عکاسی

ساخت وبلاگ

وقتی که من دست به کار نوشتن یک مقاله در مورد عکاسی از مردها شدم، اصلا به ذهنم خطور نکرد که این موضوع در واقع چقدر وسیع است. درحالیکه می توان چیزهای زیادی در مورد عکاسی از آقایان نوشت، از نورپردازی گرفته تا ژست ها، پس پردازش و غیره، به نظر می رسد که عدم تعادل شدیدی در میزان مطالب اختصاص داده شده تنها به عکاسی از آقایان، در مقایسه با خانم ها، وجود دارد. در این مطلب لنزک به ۸ نکته جالب توجه در عکاسی از آقایان می پردازیم.

برای مطالعه مطالب «ژست های آقایان» که قبلا در لنزک منتشر کرده ایم، اینجا کلیک نمایید.

وقتی بحث زمینه مطرح باشد، از مردها به عنوان مثال در ژانرهای عکاسی خبری، مُد، ورزشی، سفر، مراسم عروسی و خانوادگی، و پرتره های شرکتی عکاسی می شود. ژانر عکاسی اصلی من خانواده است، و پرتره های شرکتی نیز می گیرم. تقاضای رو به رشدی برای پرتره های حرفه ای آرام تر برای مشتریان وجود دارد تا از آن در پروفایل لینکداین، صفحات حرفه ای فیس بوک، و حتی سایت های دوستیابی آنلاین استفاده کنند. مشتریان پرتره ای می خواهند که رنگ و لعاب دار باشد، ویترین شخصیت آنها یا شاید نوع کاری که انجام می دهند باشد، بدون این که بیش از حد شرکتی (رسمی) به نظر برسد. برای هدف این مقاله، من در مورد عکاسی از آقایان بیشتر در این دو زمینه صحبت خواهم کرد.

او را در روند مشاوره دخیل کنید (شرکت دهید)

این نکته به دلیل خوبی در جایگاه اول قرار گرفته است. یکی از رایج ترین شکایاتی که من در فروم های عکاسی پرتره می شنوم مربوط به پدر/شوهر بی میل است – کسی که طوری در جلسات عکاسی پرتره خانوادگی حاضر می شود انگار این آخرین جا روی کره زمین است که او می خواهد در آن باشد. ناسازگاری او مسری است، و باعث می شود کار شما برای ثبت تمام آن ارتباطات خانوادگی شاد تقریبا غیرممکن شود.

اعتراف می کنم، این یکی از معضلات من بود تا وقتی که متوجه شدم من اغلب آقایان را در روند مشاوره دخیل نکرده و شرکت نمی دادم. در هر مورد پدر بدخلقی که با آن مواجه شدم، به اشتباه فرض می کردم که زنانی که در طول مشاوره با آنها صحبت می کردم، همه چیز را با همسر خود به اشتراک می گذاشتند، و به نوبه خود، هر گونه نگرانی که شرکای خود داشتند را با من در میان می گذاشتند.

پس از جرقه ای که در ذهنم زده شد، دخیل کردن آقایان در این روند را شروع کردم و این کار یک دنیا تفاوت به وجود آورد. معلوم شد که آنها تنها می خواهند شنیده شوند. هر چه بیشتر قبل از عکاسی یک مرد را در روند کار شریک کنید، وقتی دوربین را به دست می گیرید او بیشتر احساس راحتی خواهد کرد، و عکس های بهتری خواهید گرفت. چه وقتی که در حال عکاسی از یک مشتری، مرد همسایه، یا برادر خود باشید، این امر صادق است.

از او بپرسید آیا هیچ خصوصیتی دارد که نسبت به آن حساس باشد. بینی برجسته، غبغب، جای زخم آکنه و کمی شکم حساسیت های معمول هستند. اجازه دهید او ناامنی های خود را بدون احساس حماقت بیان کند، و به او اطمینان دهید که می توانید با ژست دهی، زاویه دوربین، نورپردازی، و پس پردازش بر این مشکلات غلبه کنید.

از او بپرسید در چه نوع لباس هایی احساس خوبی دارد، و مطمئن شوید که او می فهمد این مسئله چگونه می تواند در عکس ها به نفع یا ضرر او باشد.

اگر او تلاش کرد تا خوب به نظر برسد، با توجه به جزئیات در عکس ها با او منصفانه رفتار کن.

اگر او تلاش کرد تا برای جلسه عکاسی شما خوب لباس بپوشد، که اغلب مردها این کار را خواهند کرد، با توجه به جزئیات در مرحله ویرایش، شما نیز همان احترام را به او نشان دهید. هنگام ویرایش از نزدیک (بیشتر) زوم کنید و مواردی چون موهای مزاحمی که ممکن است از زیر دست تیغ در رفته باشند، یک نخ آویزان، یا یک لکه به جا مانده از انگشتان یک کودک را تصحیح کنید.

هدف و معنا را پیدا کنید

پس از نکته #۱ سعی کنید بفهمید که چرا او می خواهد این عکس ها گرفته شوند. اگر این یک پرتره تک نفره است، او آن را برای چه کاری استفاده می کند؟ اگر برای استفاده حرفه ای است، او چه جور کاری انجام می دهد؟ او چه نوع ظاهری می خواهد؟ اگر او یک مربی موج سواری با کایت پرشور است، ممکن است از عکس های سیاه و سفید شما تقدیر نکند – او به احتمال زیاد چیزی پر از رنگ و جنب و جوش می خواهد. با این حال، یک نویسنده در حال شکوفا شدن ممکن است عکس های سیاه و سفید را دوست داشته باشد.

اگر در یک جلسه عکاسی خانوادگی هستید، سوالاتی در مورد خانواده او بپرسید. این کار بدیهی به نظر می رسد، اما شگفت زده خواهید شد که چطور این مرحله مهم اغلب فراموش می شود. خانواده دوست دارند چه کاری با هم انجام دهند؟ چه چیز خاصی در مورد شریک زندگی او وجود دارد؟ او چه چیزی را در مورد فرزند یا نوه خود بیشتر از همه دوست دارد؟ عمیق کند و کاو کنید، و به پاسخ های او گوش دهید. از آنچه که آشکار می کند شگفت زده خواهید شد.

عکس زیر از پدرم و دختر بزرگم یکی از عکس های مورد علاقه شخصی من است. پدرم به من گفت که این واقعیت را دوست دارد که با وجود این که دخترم یک نوجوان است، هنوز هم وقتی با هم به پیاده روی در جنگل نزدیک خانه اش می روند، دست یا بازوی او را می گیرد. من عاشق قوس درختانم که آنها را مثل یک قاب در بر گرفته است. برای من، اینطور به نظر می رسد که آنها دارند با هم به سمت آینده راه می روند.

از ارتباط هایی که معنی دار هستند عکس بگیرید.

مردی که در عکس های زیر است، به من گفت که چقدر از کوچکی دست ها و پاهای دختر تاره متولد شده اش شگفت زده است. مانند بسیاری از پدران جوان، او در مرحله پرمشغله ای از زندگی حرفه ای خود، یعنی تامین آینده برای خانواده اش قرار دارد. اغلب اوقات وقتی او شب به خانه می رسد کودک خواب است، و بنابراین او لحظه های آرامی که با هم سپری می کنند را گرامی می دارد.

پدران پر مشغله از لحظات آرام با کودکان خود تقدیر می کنند.

عکس زیر از دو عموزاده گرفته شده است. آنها در دوران کودکی با هم بازی می کردند، اما از وقتی که کوچک بودند و خانواده های آنها از کشور خود مهاجرت کردند، در قاره های جدا زندگی کرده اند. نکته قابل توجه برای من این بود که حرکات و زبان بدن آنها چقدر به هم شبیه بود، با وجود این که آنها بیشتر زندگی خود را جدا از هم زندگی کرده بودند، و من می خواستم آن شباهت ها را در یک عکس ثبت کنم. اقیانوس در این عکس نمادین است، که معمولا آنها را از هم جدا می کند. در این لحظه، هر دوی آنها در یک سمت آن بودند.

من می خواستم شباهت بین این دو عموزاده را که بیشتر زندگی خود را در قاره های جدا زندگی کرده بودند، به تصویر بکشم. اقیانوس در این زمینه پرمعنی است: معمولا آنها را از هم جدا می کند، اما در آن لحظه ای که این عکس گرفته شد، هر دو در یک سمت آن بودند.

به او چیزی بدهید که به آن تکیه دهد یا بر روی آن بنشیند

صرف نظر از این که شما چقدر از قبل آماده شده اید، بسیاری از افراد به شدت در مقابل دوربین ناراحت هستند، به خصوص در شروع عکاسی. اگر سوژه شما از ایستادن در مقابل دوربین احساس بدی دارد، از او بخواهید به یک سطح عمودی مانند یک دیوار، حصار، تیر چراغ برق، یا ماشین تکیه بزند. این کار به او کمک می کند تا احساس محکم بودن و تعادل کند، و به او اجازه خواهد داد تا بدون این که غیرطبیعی به نظر برسد، به بدن خود زاویه بدهد. اگر او نشسته است، شما برای نکته بعدی آماده هستید.

یک سطح عمودی پیدا کنید تا او به آن تکیه دهد.

غبغب، بینی برجسته، یا گونه (فک) سنگن را به حداقل برسانید

یک راه برای به حداقل رساندن غبغب، عکس گرفتن از بالای سطح چشم است، درحالیکه سوژه کمی به سمت جلو متمایل (خم) شده است. اگر سوژه نشسته است، از او بخواهید بازو هایش را روی ران پا استراحت داده و زانوانش را با زاویه ۴۵ درجه از شما تنظیم کند.

همچنین می توانید از نورپردازی به نفع خود استفاده کنید. نور قوی و مستقیم می تواند از نظر بصری یک چهره، یا نیم تنه را لاغرتر نشان دهد.

در عکس چپ دوربین زیر سطح چشم بود (سوژه بلندتر از من بود و ایستاده بود) و با نوری که بر روی هر دو طرف چهره او می تابید، گرفته شد. عکس سمت راست مطلوب تر است. سوژه نشسته، و رو به جلو و با زاویه دور از دوربین خم شده است. نور قوی بازتاب شده از یک دیوار در اواخر بعد از ظهر، روی گردن و سمت چپ صورت او سایه افکنده است.

استفاده از سایه و زاویه در عکس سمت راست، پرتره برجسته تری ایجاد کرد.

اگر خم می شود، آن را خم کنید

خم کردن بازوها و پاها باعث می شود سوژه شما طبیعی و آرام تر به نظر برسد، و مزیت دیگر آن جمع و جور (فشرده) تر کردن بدن است که به نفع ترکیب بندی می باشد.

کاری به او بدهید که با دست هایش انجام دهد

«من با دست هایم باید چه کار کنم؟» سوالی است که اغلب در طول یک جلسه عکاسی از من پرسیده می شود. افراد وقتی که در مقابل یک دوربین قرار می گیرند ناگهان در مورد دست های خود آگاه می شوند و دست هایی که مستقیما رو به پایین در دو طرف بدن آویزان می شوند، ناشیانه و ناجور به نظر می رسند.

اگر او ایستاده است، از او بخواهید یک یا دو دستش را در جیب خود قرار دهد، یا انگشت شست خود را در یک طرف کمر دور کمربند حلقه کند. اگر نشسته است، می تواند انگشتان خود را در هم جفت کرده، یا دست هایش را در هم قلاب کند. در صورتی که دارید یک عکس خانوادگی می گیرید، از او بخواهید دست یک کودک یا نوزاد را بگیرد.

جزئیات و تضاد

جزئیاتی مانند چشم ها، لب ها، و دست ها به گفتن یک داستان (داستان سرایی) کمک می کنند، و ارتباط بین افراد را به تصویر می کشند. از بین تمام این جزئیات، دست ها مورد علاقه من هستند. دست ها بیانگر قوی روابط عاطفی و مهربانی هستند. عکاسی از دست مردها به خاطر اندازه بزرگشان، در تضاد با دست زنان و کودکان، از نظر بصری چشمگیر است.

پرتره زیر یک لحظه لطیف و قدرتمند بین پدر و دختر را نشان می دهد. دست پدر در کنار دست دختر بزرگ و قوی است، و او همانطور که کف شیر روی انگشتان دخترش را می بوسد، لبخند می زند.

پدری که با لبخند بر کف شیر روی انگشتان دخترش بوسه می زند.

در عکس زیر از یک پدر با نوزادش، اندازه و قدرت دست های او در برابر پوست نرم نوزاد و بدن کوچک او کنتراست (تضاد) ایجاد می کند. آنها نشان می دهند که او چقدر کوچک و آسیب پذیر است، و لطافت و اعتماد را به تصویر می کشند.

اندازه دست های مرد در مقابل بچه تضاد ایجاد کرده، و محافظت و مراقبت را نشان می دهد.

پس پردازش

اجازه دهید با این مسئله روبرو شویم، دوربین های دیجیتال می توانند بی رحم باشند. آنها در عرض یک دقیقه جزئیات تمام آن عیوب کمی که چشم غیر مسلح نمی بیند را ثبت می کنند، و آن را در تصویر ثابت نگه می دارند تا چشم به آن زل بزند.

در برخی از سبک های پرتره، این امر خوش آیند و مطلوب است. مردهای مسن با چهره های ناصاف سوژه های محبوبی برای عکاسان سفر و عکاسان خبری هستند. با این حال، چین و چروک ها و لکه ها چیزی نیستند که شما بخواهید در عکس های خانوادگی یا عکس های سر و شانه (headshot) حرفه ای توجه بیننده را به سمت آنها جلب کنید، بنابراین مهربان باشید!

مردها در طول مشاوره و عکاسی سرنخ هایی به شما می دهند. اگر آنها شوخی هایی مانند این کردند: «می توانی طوری از من عکس بگیری که ۱۰ سال جوانتر به نظر برسم؟» یا «می توانی کاری کنی که من شبیه جورج کلونی شوم؟»، احتمالا زیاد هم شوخی نمی کنند. تنها به این دلیل که او مرد است، به این معنی نیست که با جوشی که دیروز صبح روی صورتش سر درآورده، یا مویی که از سوراخ بینی اش بیرون زده و ماشین اصلاح آن را جا انداخته، مشکلی نداشته باشد.

وقتی صحبت از ویرایش باشد، تا حد زیادی به سبک شخصی شما بستگی خواهد داشت. اگرچه من طرفدار پرتره های خیلی ویرایش شده نیستم، اما هنوز هم معتقدم که کمی ویرایش لازم است. در مورد آقایان، من کمی از ابزار قلم مو برای نرم کردن پوست استفاده می کنم. این افکت باید ظریف باشد، و پوست او هرگز نباید نرم تر از پوست یک زن یا کودک در همان عکس به نظر برسد.

وقتی نوبت به لکه ها می رسد، قانون کلی من حذف هر گونه لکه ایست که موقتی می باشد. جوش، زخم، موهای پریشان، اگر قرار است تا دو هفته دیگر از روی صورتش محو شود، من در مرحله پس پردازش آن را از صورت او حذف می کنم. خال یا علامت تولد را حذف نمی کنم، مگر این که مشتری به طور خاص از من بخواهد این کار را انجام دهم.

من در این پرتره تصادفی از پدرم، برخی از لکه های موقتی را حذف کرده ام، اما پرتره اصالت خود را حفظ کرده است.

اکنون نوبت شماست!

این مطلب لنزک تنها به بررسی سطحی یک موضوع بسیار گسترده پرداخته است. در مورد تجربیات خود در عکاسی از آقایان برای ما بنویسید. پیروزی ها یا ناکامی ها، نکات و تکنیک های مورد علاقه شما چه هستند؟

نویسنده: کارن کوئیست (Karen Quist)

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 22:41

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۴ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: NIKON D5300
  • دیافراگم: f/3.5
  • سرعت شاتر: ۱/۲۵sec
  • حساسیت سنسور: ISO-100
  • فاصله کانونی: ۱۸mm

عکاس: آقای علی شمسی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

معمولا عکاسی معماری انجام میدم .تو این عک قصد داشتم زیبایی معماری باغ شاهزادهکرمان از نگاهی متفاوت رو نشون بدم امیدوارم موفق شده باشم.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: کاوه دادور: یک عکس خوب دیگر از آقای رئیس الساداتی… در این چند وقت که با لنزک همراهم چند عکس از آقای رئیس الساداتی دیدم که غالبا عکس های خوبی بوده اند.اما با این حال چند نکته ظریف در این عکس اگر رعایت میشد عکسی به مراتب زیباتر و دلنشین تر از عکس خوبی که میبینیم شاهد بودیم. سوژه و ترکیب بندی عکس جدید و نوآورانه نیست برای همین شاید همه ما ناخودآگاه این عکس را با تصاویر مشابهی که در ذهن داریم مقایسه میکنیم (شخصا در اولین نگاه یاد پوستر سریال Game of Thrones افتاد عبارت روبه رو را در گوگل سرچ کنید: Game of Thrones Tyrion and Dragon ) اولین نکته که جلب توجه میکند عدم تناسب میان طیف خاکستری و تیره و بالانس آن با روشنایی و رنگ سفید بالاست.در عکسهای سیاه و سفید به دلیل نبود تنهای متفاوت رنگ چشم انسان بیشتر به ترکیب بندی و کامپوزیشن عکس توجه میکند همین خاصیت عکسهای سیاه و سفید ،یعنی گیج نکردن مخاطب با هجوم رنگها ،باعث زیبا شدن این تصاویر میشود. اگر حجم روشنایی در بالای تصویر بیشتر بود ؛علاوه بر تناسب عمودی منجر به بوجود آمدن چشم نواز تر شدن عکس میشد. بافت چوبهای همیشه جذاب است مخصوصا اگر در یک اسکله باشد و با رطوبت دریا کمی هم پوسیده شده و تغییر رنگ داده باشند. احساس میکنم عکاس هم همین دید را داشته و میخواسته مخاطب را از زیبایی این چوبها محروم نکند و برای همین کادر بندی را بر اساس انداختن خط افق بر روی یک سوم بالایی مشخص کرده تا چوب های اسکله به خوبی دیده شوند اما با اینکار همانطور که اشاره کردم تناسب عمودی میان فضای روشن و تاریک را کاملا رعایت نکرده شاید اگر کادر دوربین عموری بود هم تاحدودی زیبایی چوبها مشخص تر میشد و هم تناسب رعایت میشد. نکته ی دیگری که به نظر میرسد وجود المانهایی است که حواس مخاطب را پرت میکند. مثل آن قایق کنار اسکله البته اینجا عکاس کاری از دستش بر نمی آمد مگر با ادیت آن قایق را حذف میکرد… اما برویم سر سوژه اصلی…معلوم است تصویر با سرعت شاتر کمی گرفته شده است. چادری که در باد تکان خورده یا در حین حرکت سوژه تکان خورده مات شده و به خوبی فریز نشده است(۱/۶ ثانیه کمی کند به نظر میرسد)…اگر عکاس سرعت شاتر را کمی بالاتر میبرد عکس به خوبی فریز میشد.هر چند که شاید میخواسته با اینکار کمی امواج آب را محو کند تا به عکس کمی حس و حال جادویی و غریب بودن فضا را بدهد که البته میشد با گرفتن چند عکس و کمی کار بیشتر در پست پرداکشن به نتیجه ای بهتر رسید. به نظر میرسد اگر کمی مرز میان دریا و آسمان (در لبه های چپ و راست عکس)کمی محوتر میشد کمی بر حس سحر آمیز بودن عکس اضافه می افزود… اگر سرعت شاتر بیشتر بود و اگر باد هم شدید بود شاید بهتر بود عکاس از سوژه میخواست کمی چادر را شلتر بگیرد تا رقص پارچه ی چادر در وزش باد کمی به زیبایی عکس اضافه میکرد. شاید بهتر بود سوژه کمی جلوتر میرفت تا ما کمی بیشتر از زیبایی چوب های کف اسکله بهرمند میشدیم و در عین حال تناسب هندسی بهتری با آن قایق انتهای اسکله و خود اسکله را داشت…ا به هر حال چیزی که ما ازسوژه میبینیم حجم سیاهیست که در حال قدم زدن است. اما خطر دیگر این بود که با جلوتر رفتن سوژه ،فضای منفی ای که در همین عکس در اطراف سوژه هست و باعث دیده شدن آن میشود را از دست میدادیم… در مورد پرسپکتیو عکس شاید اگر کمی عکاس عقبتر میرفت و با زوم دوربین تصویر را کمی فشرده تر میکرد تصویر زیبا تری داشتیم…شاید بهتر بود عکاس چند عکس آزمایشی در حالت زانو زده با کمی زوم کردن هم از سوژه میگرفت که ممکن بود عکس های جالبی از بینشان پیدا میشد…

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 222 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 21:04

دوربین های پیشرفته جدید کامپکت و DSLR اغلب قابلیت مقاومت در برابر سرما (freeze-proofing) دارند، اما تا وقتی که در یک منطقه بسیار سرد زندگی نکنید (یا عمدا آن را در فریزر نگذارید) عملا قادر به تست این ویژگی نیستید. عکاس سوئیسی الساندرو دلا بلا این کار را با دوربین دی اس ال آر کانن خود انجام داده است. در تصویر فوق دوربین او را در حین عکاسی در دمای فوق العاده پایین مشاهده می نمایید. در ادامه این مطلب لنزک ماجرا را بیشتر برایتان شرح خواهیم داد و شاهد ویدیو تایم لپسی که او از عکس های این شب سرد ساخته خواهید بود.

در تاریخ ۱۲/۱۲/۱۲ الساندرو در پروژه «یک روز روی زمین – One Day On Earth» شرکت می کند، پروژه ای که هدف آن مستندسازی زندگی در سراسر کره زمین در یک روز است. او تصمیم می گیرد که از آسمان شب کوه های سوئیس یک ویدیو تایم لپس بسازد. دما در آن شب ها به چقدر می رسد؟ ۲۵- و ۱۵- درجه سانتیگراد!

در اینجا برای مثال یکی از صحنه هایی که او به تصویر کشیده را مشاهده می نمایید:

الساندرو طی ۴۸ ساعت بیش از ۱۰۰۰۰ عکس می گیرد که ستارگان و دره زیر آن را نمایش می دهند. ثبت فریم ها با ۵ دوربین DSLR به طور هم زمان انجام گرفته است.

اگرچه دوربین های DSLR استفاده شده از این سرما جان سالم به در بردند، اما این دمای پایین برای الساندرا بدون مشکل هم نبوده. اول اینکه او می بایست طی عکاسی چند لنز اضافه داشته باشد. هر بار که یکی از لنز ها یخ می زده، او آن را جدا و کنار یک اجاق گرم می کرده تا دوباره به حالت نرمال بازگردد.

الساندرو می گوید که مشکل دیگری که با دوربین ها داشته، خالی شدن سریع باتری ها به دلیل دمای پایین بوده است. هر باتری پس از یک یا نهایتا ۲ ساعت عکاسی خالی می شده و او باید مرتبا آن ها را خارج و شارژ مجدد می کرده.

تصاویر یخ زدگی دوربین DSLR

در اینجا شاهد یک ویدیو تایم لپس زیبا حاصل تلاش های الساندرو خواهید بود:


دانلود

تقدیر ویژه از: الساندرو دلا بلا (Alessandro Della Bella)

منبع

برگرفته از: petapixel

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 190 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 20:39

همه افراد در زندگی کاری خود مرتکب اشتباهاتی می شوند. گاهی این اشتباهات به درس های بسیار ارزشمندی بدل می شوند. رابرت کی بگز از سایت fstoppers نیز به این مهم باور داشته و از این رو سراغ شماری از عکاسان برجسته رفته تا بزرگترین اشتباهات آن ها و ارزشمندترین درس هایی که گرفته اند را جویا شود. در ادامه این مطلب لنزک از شما عزیزان برای مطالعه این تجربیات ارزشمند دعوت می کنیم.

آماندا دیاز (Amanda Diaz)

بزرگترین اشتباهی که من به عنوان یک هنرمند، عکاس، و صاحب کسب و کار از آن درس گرفتم این است که گاهی اوقات، مردم می توانند از شما به عنوان یک شخص سوء استفاده کنند و همین طور از کارتان، البته اگر به آنها اجازه دهید. وقتی من برای اولین بار کارم را شروع کردم، بسیار ساده بودم و نمی خواستم هیچ کس را ناراحت کنم یا به احساساتش صدمه بزنم. بنابراین، بارها می گفتم «بله» و «مشکلی نیست» و «در مورد آن نگران نباشید».

گهگاهی پیش می آمد (در واقع دفعات زیادی) که مردم هم به طور شخصی و هم حرفه ای در رابطه با من از مرز خودشان تجاوز می کردند، انتظار بیش از حد داشتند و/یا هیچ احترامی برای من یا وقتم قائل نبودند. من مجبور شدم راه سختی را طی کنم برای این که یاد بگیرم به آنها «نه» بگویم و از حق خودم دفاع کنم. یک نمونه از چنین رفتارهایی این بود: افرادی که شخصا آنها را می شناختم انتظار عکس های رایگان داشتند، که به چند دوستی کوتاه مدت منجر شد.

وقتی من بالاخره یک نوع طرح ایجاد کردم و به آنها گفتم که من برای X ساعت در اختیار شما هستم و X تعداد عکس به شما داده خواهد شد، هنوز هم مشتریانی بودند که انتظار عکس های بیشتری از آنچه که توافق شده بود را داشتند یا توقع داشتند که من مدت بیشتری بمانم، که باز هم قبلا ذکر نشده بود یا از من خواسته نشده بود. آن وقت، من می مانم، لبخند می زنم و می گویم، «اوه مشکلی نیست»، و پس از آن احساس خشم می کنم و برای یک هفته متوالی آنها از من سوء استفاده می کنند و من آرزو می کنم ای کاش گفته بودم «نه». افرادی بودند که به من کمتر پرداخت می کردند و اصرار داشتند که همین مقدار قرار بود پرداخت شود در حالی که من می دانستم اینطور نبوده.

دلیل این که این چیزها چندین بار در شروع کار برای من اتفاق افتاد این است که من وقتی کارم را شروع کردم، دانش کسب و کار بسیار کمی در زمینه برخورد با مشتری (و دوستان) داشتم و هیچ وقت خودم را برای ایجاد توافقنامه ها یا قراردادهای خدمات مشخص به زحمت نمی انداختم، و فکر می کردم فقط چند ایمیل کفایت می کند. به علاوه، من هیچ مربی ای هم نداشتم و سرسخت تر از آن بودم که به دنبال مشاوره باشم. مطمئنم که مردم این مطلب را می خوانند و فکر می کنند: «چرا او یک قرارداد یا توافقنامه خدمات نداشت؟» من زیاد مطمئن نیستم. همچنین، فکر می کردم این کار بیش از حد رسمی است. اوه نه، من نمی خواهم به احساسات آنها آسیب بزنم؛ من نمی خواهم آنها را مجبور کنم چیزی را امضا کنند. با این کار آنها فکر می کنند که من نمی توانم به آنها اعتماد کنم، اما حدس بزنید چه کسی در آخر صدمه می دید؟ من. و در نتیجه، خوشبختانه به خاطر این، من یاد گرفتم که انتظاراتم و مرزهایم را قبل از هر نوع پروژه یا جلسه عکاسی، در طول آن، و بعد از آن مشخص کنم.

من می گویم که حتی در مراحل اولیه، حتی اگر یک کسب و کار رسمی ندارید، یک نوع توافقنامه ایجاد کنید که توسط مشتری، و به خصوص دوستان و خانواده، خوانده و امضا شود. همچنین، مطمئن شوید که همیشه مرزهای روشنی مشخص می کنید، در صورت نیاز از خودتان دفاع می کنید، و زمانی که در مورد چیزی احساس فشار یا ناراحتی می کنید، از گفتن «نه» نترسید. این احتمالا بهترین توصیه ای است که من می توانم به یک عکاس جدید بکنم. شاید این توصیه برای برخی احمقانه به نظر برسد، چون آنها ممکن است در کسب و کار بهتر باشند، اما من مطمئنم که به افراد دیگر کمک می کند، چون این چیزی است که من وقتی تازه کارم را شروع کرده بودم آرزو می کردم کسی مرا بنشاند و در مورد آن با من حرف بزند. کاش کسی این کار را می کرد؛ در آن صورت من از آن همه استرس، اشک، و سرخوردگی نجات پیدا می کردم.

جوئل گریمز (Joel Grimes)

هنگامی که بحث جنبه تجاری نجات دادن یک شغل ۳۰ ساله به عنوان عکاس مطرح باشد، من اغلب می گویم که سه چیز هست که شما باید داشته باشید. با مردم منصفانه رفتار کنید، صادق باشید، و هرگز قولی ندهید که نمی توانید به آن عمل کنید. دو مورد اول برای من نسبتا آسان به نظر می رسند، اما مورد سوم چیزی است که من سعی می کنم از آن اجتناب کنم و می بینم که دیگران همیشه آن را انجام می دهند. از آنجا که من اغلب یک فرد بیش از حد خوشبین هستم و می خواهم مشتریانم را به هر قیمتی راضی و خوشنود کنم، با شرایطی که واقعی نیستند موافقت می کنم. به عنوان مثال، برای تحویل تصاویر روتوش شده نهایی به یک مشتری، با تاریخ تحویلی که در آخر مرا مجبور می کند تمام شب را برای عمل به قولم کار کنم و به طور کلی لذت این روند را از بین می برد، موافقت می کنم. یک راه دیگر عدم تحویل به موقع در مهلت مقرر و در نتیجه ریسک آسیب رساندن به روابط مشتری ام است.

من یاد گرفته ام که بهتر است انتظارات واقع بینانه را برآورده کنم، حتی اگر ریسک آن وجود داشته باشد که نتوانم کار را بگیرم، بهتر از این است که قولی بدهم که نتوانم به آن عمل کنم. چون شانس این که یک مشتری بعد از یک خلف وعده (شکستن قول) دوباره برگردد، صدها بار کمتر از این است که تنها بگویید: «متاسفم، اما نمی توانم کارتان را در این زمان تحویل بدهم». بخشی از مشکل تنها این واقعیت است که به دلیل خود اشتغالی، شما می ترسید که یک کار را از دست بدهید. اما به یاد داشته باشید، نگه داشتن یک مشتری موجود راحت تر از پیدا کردن یک مشتری جدید است.

لیندسی آدلر (Lindsay Adler)

زمانی که من شروع به گسترش شبکه و شغلم در نیویورک کردم، ساعات بی شماری را در یک هفته صرف فرستادن ایمیل های نسبتا عمومی به مشتریان بالقوه می کردم. من امیدوار بودم و دعا می کردم که اگر ایمیل کافی بفرستم، در نهایت ممکن است توجه کسی جلب شود. متاسفانه، بیشتر این وقت ها و تلاش ها به هدر رفت. در عوض، من باید بر روی لیست کوچک تری از مشتریان بالقوه تمرکز می کردم. من باید تحقیقاتم را بر روی شرکت ها و افراد انجام می دادم، ایمیل های شخصی می نوشتم و به دنبال آن تماس های تلفنی و پست کردن تبلیغات.

با نوشتن ایمیلی که نشان می دهد شما یک شرکت را به درستی درک می کنید، به آن علاقه شخصی دارید، و تحقیقات خود را برای آگاه شدن (شناخت آن شرکت) انجام داده اید، تا حد زیادی شانس خود را برای این که کسی به یک پیام پاسخ دهد افزایش می دهید. علاوه بر این، هنگامی که با یک پیام تلفنی کار را پیگیری می کنید، ایمیل به یاد ماندنی شما احتمال دریافت یک تماس یا نوعی ارتباط شخصی را بیشتر می کند. اشتباه ایمیل های عمومی بی پایان به من این تصور را داد که داشتم سخت کار می کردم و شبکه ام را گسترش می دادم، اما در واقع، داشتم آب در هاون می کوبیدم.

بنجامین فون وانگ (Benjamin Von Wong)

من یک بار در یک جلسه عکاسی بودم که در آن طراح مو برای این که هیچ خوردنی یا نوشیدنی نداشتم، به شدت از دست من عصبانی شد. بعد از این که عکاسی تمام شد، او این ایمیل شدیدا عصبانی را نوشت و گفت که حق ندارم از عکس هایی که گرفته ام استفاده کنم، مگر این که دستمزد روز او را پرداخت کنم، چون احساس می کرد که کاملا به او بی احترامی و توهین شده است. از آن روز به بعد، من همیشه با خودم غذا و قهوه به جلسات عکاسی می بردم، و این کار یک دنیا تفاوت به وجود آورده است.

جیمی نلسون (Jimmy Nelson)

اینها احتمالا دو اشتباه محسوب می شوند، اما آنها دو نقطه مقابل یکدیگر هستند. اولین اشتباه زمانی بود که من خیلی جوان بودم. من تظاهر می کردم که یک عکاس جنگ یا عکاس خبری هستم و خودم را در موقعیت های خطرناک زیادی قرار می دادم و فکر می کردم که دارم دنیا را تغییر می دهم. من پول زیادی به دست نمی آوردم، اما از عنوان برای جبران ناامنی هایم برای نداشتن هر گونه تحصیلات دانشگاهی استفاده می کردم. سپس، کسی از من خواست تا به مدت چهار ماه کار عکاسی شرکتی از برخی کارخانه ها و محصولات آنها را انجام دهم. با پول آن من می توانستم به مدت دو یا سه سال بدون نیاز به هیچ چیزی سفر کنم. من گفتم نه؛ غرور من خیلی زیاد بود. من در اوایل بیست سالگی بودم، و نمی خواستم به عنوان یک عکاس شرکتی دیده شوم. من یک عکاس خبری بودم، و قرار بود دنیا را تغییر دهم. با وجود این که هیچ پولی از آن به دست نمی آوردم و مدت زیادی هم در آن حرفه باقی نماندم. این یک اشتباه بزرگ بود.

دومین اشتباه من مربوط به زمان و دانش و یادگیری بود. وقتی کسی جوان است، احساس می کند که «اگر کار A را انجام دهم، به کار B منجر خواهد شد». وقتی بزرگتر شدم، متوجه شدم که اگر کسی به شرایط اعتماد کند و فقط اجازه دهد هر دری باز شود، هرچند ممکن است مقصد نهایی را نداند، آنچه که ممکن است در این فرآیند اتفاق بیفتد می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. یک نمونه از این موارد برای من همین تابستان پیش آمد و برای برگزاری یک نمایشگاه خصوصی در حراجی ساتبی لندن دعوت شدم که کاملا با اعتبار است. این تنها برای این اتفاق افتاد که من برای صحبت در یک مغازه کتاب فروشی در یک شهر کوچک در هلند دعوت شده بودم. این سخنرانی در روز شنبه برای ۳۰-۲۰ نفر بازنشسته بود، و من فقط قرار بود بروم تا یک دسته گل برای آن سخنرانی دریافت کنم. همسرم گفت: «تو کارهای مهمتری برای انجام دادن در یک روز شنبه داری تا این که برای صحبت کردن در مورد خودت کلی راه را بروی و با یک دسته گل برگردی!» من گفتم که در هر صورت می روم چون احساس می کردم این کاری است که باید انجام دهم. در پایان صحبت، یک خانم جوان تر آمد تا از من برای آمدن تشکر کند، چون آنجا مغازه کتاب فروشی خواهرزاده اش بود. از اتفاق او یکی از مدیران ساتبی نیز بود، و این واقعیت که من به خودم زحمت داده بودم تا در یک روز شنبه در ازای هیچ چیز به مغازه کتاب فروشی خواهرزاده اش بیایم، او را واداشت تا در عوض کاری برای من انجام دهد: یک نمایشگاه در ساتبی در تابستان آینده.

لارا جید (Lara Jade)

بزرگترین اشتباهی که من به عنوان یک عکاس مرتکب شدم، انتظار بیش از حد و خیلی زود بود. چند سال اول کسب و کار برای سرمایه گذاری هستند، و با هر مسیر شغلی خلاقانه ای، مدتی طول می کشد تا چشمان شما پرورش پیدا کنند و با خم و چم کار آشنا شوید. این امر با صرف وقت و حضور به اندازه کافی طولانی در این صنعت برای درک این که همه چیز چطور کار می کند و شما چطور شخصا به کارتان مربوط هستید، میسر می شود. خواستن نتایج خیلی خوب و خیلی زود به ناامیدی منجر می شود. شما باید بدون فشار به دست آوردن پول، در مورد ایجاد و تولید عکس ها هیجان زده باشید. اکثر هنرمندان موفق همیشه به دنبال کار بعد، فرصت بعد، و اشتیاق پروژه بعد هستند. آنها هیچ وقت راضی یا سیر نمی شوند.

ارون نیس (Aaron Nace – سایت PHLEARN)

من در اوایل کار عکاسی ام، سعی داشتم همه کاری انجام دهم. من فکر می کردم باید یک عکاس پرتره، یک عکاس خبری، یک عکاس فاین آرت، و یک عکاس منظره باشم. با تنوع بخشیدن به نمونه کارهایم، در خیلی کارها مهارت پیدا می کنم و بیشتر مورد پسند مشتریان واقع می شوم. وقتی جنبه کسب و کار به میان آمد، من در هر جایی که میشد کار می گرفتم. من باید اهدافم را عملی می کردم، و متوجه شدم که دارم بر روی کارهای زیادی تمرکز می کنم.

به نظر می رسد که شما نمی توانید کارهای زیاد را خیلی خوب انجام دهید؛ بلکه در نهایت در همه آنها متوسط خواهید شد. وقتی یک مشتری به دنبال عکاس پرتره می گردد، یک عکاس پرتره عالی می خواهد نه کسی که پرتره های متوسط می گیرد اما عکس های منظره و ماکروی متوسط نیز می گیرد. من در تلاش برای انجام همه کار در نهایت به انجام هیچ کار رسیدم.

من تصمیم گرفتم راهکارم را تغییر دهم تا متمرکزتر شوم. تنها از چیزهایی عکس می گیرم که واقعا به آنها علاقه دارم، و کارم را با عشق و علاقه قلبی انجام می دهم. تنها از آن زمان بود که من شروع به ایجاد عکس هایی کردم که برایم مهم بودند و برای عالی از کار در آوردن آنها وقت گذاشتم. کاری را پیدا کنید که دوست دارید انجام دهید و فقط بر روی آن تمرکز کنید.

امیلی سوتو (Emily Soto)

یک بار من از مدل با آرایش خیلی زیاد عکس گرفتم، بعد از اینکه عکس ها را به آژانس فرستادم، یک تماس از آنها دریافت کردم که تعجب کرده بودند چرا من اجازه دادم گریمور یک چهره تازه و جوان را اینقدر آرایش کند. این اتفاق به من یاد داد که میزان گریم را کم کرده و به زیبایی طبیعی هر مدل نگاه کنم؛ کمتر همیشه بیشتر است!

نویسنده: رابرت کی بگز (Robert K Baggs)

دیدگاه شما

امیدواریم که درس هایی که این عکاسان از اشتباهات خود گرفته و مطرح کرده اند، برای شما عزیزان نیز مفید واقع شده باشد. لطفا در بخش دیدگاه ها برایمان بنویسید که با کدام مورد بیشتر ارتباط برقرار کردید و کدام برایتان مفید تر بوده است؟ همچنین اگر شما نیز در طول حرفه عکاسی خود از اشتباه مهمی درس گرفته اید، لطفا آن را با ما و سایر دوستان لنزکی خود به اشتراک بگذارید.

منبع

برگرفته از: fstoppers

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 217 تاريخ : چهارشنبه 26 خرداد 1395 ساعت: 21:59

عکاسی فاین آرت یا هنر های زیبا چیست؟ چه زمانی عکس ها یا عکاسی من زیر مجموعه شاخه عکاسی فاین آرت قرار می گیرند؟ آیا عکاسی هنر است؟ چه زمانی عکاسی یک هنر می شود؟ اگر یکی از این سوالات را دارید، این مطلب لنزک برای شماست. در این مطلب عکاس فاین آرت آلن بریوت (Alain Briot)، به تعریف عکاسی فاین آرت (هنرهای زیبا – fine art) می پردازد و موضوع را از جنبه های گوناگون بررسی می کند. مطالعه این مطلب را به همه لنزکی های عزیز توصیه می کنیم.

قله کوه تتون و رودخانه مار. ۱۹۴۲ – اثر انسل آدامز

انسل آدامز: «عکاسی وقتی به یک هنر تبدیل می شود که کنترل های خاصی اعمال شوند».

مقدمه

من اخیرا یک کتاب در مورد بازاریابی عکس های فاین آرت نوشته ام (این مقاله، فصل ۱ در این کتاب است). همانطور که من شروع به نوشتن کردم، متوجه شدم که مهم است اول عکاسی فاین آرت را تعریف کنیم. همچنین متوجه شدم که انجام این کار به چند دلیل چالش برانگیز است.

اول، عکاسی فاین آرت آنقدرها رایج نیست، که یعنی فعالان زیادی در این زمینه وجود ندارند که با آنها صحبت کنیم. علاوه بر این، اغلب فعالان به انجام عکاسی فاین آرت بیشتر از توضیح در مورد آن علاقه مند هستند.

دوم، عکاسی اهداف بسیاری دارد، ایجاد عکس های فاین آرت تنها یکی از این اهداف است. از عکاسی می توان برای ثبت و مستندسازی وقایع، برای تحقیقات علمی یا پزشکی قانونی، برای ثبت خاطرات شخصی، و خیلی از موارد دیگر استفاده کرد. همه این استفاده ها به ایجاد عکس منجر می شوند، با این حال هیچ کدام قرار نیست عکاسی فاین آرت یا هنر های زیبا باشند.

سوم، برخی از عکاسان به دلایل تجاری به کاهش معیارها و ضوابط عکاسی فاین آرت تمایل دارند. ایجاد عکس های فاین آرت می تواند گران قیمت باشد. با این حال، این هزینه ها را می توان جبران کرد، و به واسطه قیمت های بالاتر یک عکاس می تواند حتی بیشتر برای عکس های فاین آرت هزینه کند. متاسفانه، برخی از عکاسان ادعا می کنند که کار آنها فاین آرت است اما در واقع استانداردهای کیفیت برای فاین آرت را برآورده نمی کند. این امر به یک سوء تفاهم کلی در مورد واقعیت عکاسی فاین آرت منجر شده است.

چهارم و آخر، تمایز بین عکاسی و هنر می تواند غیرشفاف باشد. آیا هنر شامل عکاسی است؟ قبل از این که بتوانیم در نظر بگیریم که عکاسی فاین آرت چیست، اول باید تعیین کنیم که آیا عکاسی یک هنر است یا نه.

در این مقاله من به سوال های بالا پاسخ می دهم. با این حال، می خواهم اشاره کنم که هدف اصلی این مقاله پاسخ به سوال «هنر چیست؟» نیست، بلکه پاسخ به سوال «عکاسی فاین آرت یا هنری چیست؟» می باشد.

در چارچوب ملاحظات فوق، خوب است به چند چیز اشاره کنیم. اول، پرسیدن «هنر چیست؟» به معنی پرسیدن ماهیت هنر به عنوان یک تلاش انسانی بدون در نظر گرفتن واسطه مورد استفاده است. از طرف دیگر، پرسیدن «عکاسی فاین آرت چیست؟» به معنی پرسیدن ماهیت عکاسی انجام شده به عنوان یک فاین آرت است. هدف این مقاله بحث در مورد ماهیت عکاسی فاین آرت است، نه ماهیت هنر به طور کلی (به عنوان یک کل).

همچنین می خواهم به این نکته اشاره کنم که به دلیل ماهیت ذهنی هنر، همه خوانندگان با دیدگاه های من در مورد این موضوع موافق نخواهند بود.

در آخر، می خواهم اشاره کنم که من قبل از اینکه شروع به نوشتن این مقاله کنم عمیقا در مورد این مسئله فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که از یک اصطلاح رایج استفاده کنم، «من با اختلاف نظر موافقم و زنده باد مخالف من!». به نظر من، تنها راه نوشتن در مورد هنر این است که مسلم بدانید همه با آن موافق نخواهند بود و عده بسیاری آنچه که در ادامه می آید را به عنوان عقاید در نظر می گیرند نه حقایق. بنابراین من تصمیم گرفتم که اجازه ندهم این مسئله مانع از پرداختن من به این موضوع شود، یا بدتر از آن، مرا متوقف کند.

تعریف عکاسی فاین آرت: یک چک لیست

من پاسخ های مربوط به سوال «عکاسی فاین آرت چیست؟» را به صورت یک چک لیست آماده کرده ام. این چک لیست در کمک به شما برای فهمیدن این که آیا کار شما یا کار عکاسان دیگر، به عنوان فاین آرت یا هنر های زیبا واجد شرایط است یا نه، مفید خواهد بود. در این چک لیست من به جنبه های هنری عکاسی فاین آرت خواهم پرداخت.

چک لیست عکاسی فاین آرت: جنبه های هنری

۱- عکاسی فاین آرت اول در مورد هنرمند، دوم در مورد سوژه، و سوم در مورد تکنیک است. هنرمند مهم ترین مولفه در خلق اثر هنری است. یک هنرمند در طول حرفه خود ممکن است با استفاده از تکنیک های مختلف و احتمالا انواع واسطه ها، با سوژه های مختلف کار کند، که اغلب نیز همینطور است. هدف، ایجاد یک اثر هنری است؛ سوژه ها و تکنیک ها هر دو وسیله های مورد استفاده در روند رسیدن به این هدف هستند.

۲- عکاس به منظور خلق اثر هنری، باید خودش را یک هنرمند در نظر بگیرد. تصور کنید که ایجاد عکس های فاین آرت چقدر سخت خواهد بود اگر شما به خودتان به عنوان یک هنرمند فکر نکنید. علاوه بر این، هرچند شما ممکن است قادر به خلق اثر هنری باشید، تصور کنید که نوشتن یک بیانیه یا استیتمنت هنرمند چقدر سخت خواهد بود اگر شما باور نداشته باشید که یک هنرمند هستید. هنگام دنبال کردن یک شغل به عنوان یک هنرمند، بیانیه هنرمند یک سند ضروری است که باید داشته باشید. این بیانیه به طور مستقیم به دید هنرمند نسبت به خودش، تجربه، رویکرد، اهداف، و کارش می پردازد. قادر نبودن به نوشتن یک بیانیه، تاثیر منفی بر حرفه هنری شما خواهد داشت.

امواج ماسه سنگ، آلن بریوت

این عکس در واقع عکسی نیست که من تنها با دوربینم گرفته باشم. بلکه این کولاژی از هشت عکس است، که در Adobe CS4 با استفاده از Photomerege به هم چسبانده شده اند. تنظیمات چسباندنی که من انتخاب کردم، تصویر را از شکل طبیعی تا جایی که نواحی خالی در گوشه ها ظاهر شدند. از آنجا که من عکس های اضافی برای پر کردن نواحی خالی نداشتم، و از آنجا که این تصویر را دوست داشتم و می خواستم آن را به اتمام برسانم، تصمیم گرفتم قسمت های قابل توجهی از تصویر را با ابزار Clone فتوشاپ همانندسازی کنم. بنابراین برای این کار من واقعا بخشی از عکس را با استفاده از قسمت هایی که عکاسی کرده بودم به عنوان راهنما، از خودم ساختم. نتیجه، تصویری از چیزی است که دقیقا به این شکلی که در اینجا نشان داده شده وجود ندارد. این اثر، به اندازه دوربینم حاصل تصور من نیز هست. به این ترتیب، من معتقدم که نشان دهنده یک اثر هنری، و همچنین ترکیبی از هنر و علم است.

۳- هنرمند باید کنترل روند خلاق و نتیجه نهایی را نشان دهد. این گفته به طور مستقیم به جایگاهی که شانس، اتفاق، و دیگر «رویدادهای خوب» در خلق اثر هنری دارند، اشاره دارد. اگرچه هیچ شکی نیست که تمام اینها در خلق اثر نقش دارند، ارزش آنها تنها زمانی مشخص می شود که هنرمند بهترین تلاش خود را برای کنترل نتیجه کار انجام داده باشد. در آن زمان، شانس معمولا به نفع هنر کار می کند نه در برابر آن. اما درحالیکه شانس ممکن است جزئی از این روند باشد، مسئول موفقیت هنرمند در کل کار، یا نشان دادن بالاترین سطح مهارت در تکمیل پروژه های پیچیده نیست. این کنترل هنرمند بر روند انجام کار است که مسئول موفقیت و دستاورد های اوست، نه شانس.

علاوه بر این، از آنجا که هنر در درجه اول در مورد هنرمند است، ضروری است که هنرمند بر کار کنترل داشته باشد. تنها از طریق این کنترل است که شخصیت، الهام بخشی، شور و شوق، و دیدگاه هنرمند می تواند بخشی از کار شود. تنها از طریق این کنترل هنرمند می تواند دیدگاه خود را از طریق کارش به اشتراک بگذارد. در نهایت، چیزی که مخاطب می خواهد این است که ببیند یک هنرمند خاص جهان را چگونه می بیند، و این امر تنها در صورتی میسر می شود که هنرمند کنترل کامل ایجاد یک اثر هنری را در نظر گیرد.

هنرمندان تازه کار اغلب در برابر ضرورت کنترل آثار خود بحث می کنند. هنرمندان باتجربه به ندرت وارد این نوع گفتمان ها می شوند. هنرمندان تازه کار با اینکه اثر به خودی خود وجود داشته باشد و اینکه در برابرش مسئول نباشند احساس راحتی بیشتری می کنند. آنها ممکن است نسبت به پذیرفتن مسئولیت طبیعت و طریقت کار خود بی میل باشند. این اغلب به دلیل سطح معینی از خجالت در مورد چیزی که ایجاد کرده اند است، کمرویی به خاطر ارائه کاری (عکسی) که خارج از کنترل آنها ثبت شده و نه نتیجه دیدگاه شخصی آنها، پس با آن مقابله می کنند. همانطور که هنرمندان باتجربه تر می شوند، همانطور که یک مخاطب برای کار خود پیدا می کنند، و همانطور که کار آنها قابل قبول تر می شود، کم کم قبول مسئولیت نتیجه تلاش هایشان، جایگزین عدم ارتباط با آثاری که به نمایش می گذارند می شود.

همانطور که هنرمندان به تدریج مسئولیت بیشتری برای خروجی خود می پذیرند، شروع به اعمال کنترل بیشتری بر آثار خود می کنند. در نتیجه، ضرورت سطح بالاتری از مهارت بیشتر می شود، و به دنبال آن سطح بالاتری از تسلط شروع به شکل گرفتن می کند.

این تحولات با درک این که مسئول نتیجه کار بودن به معنی مسئول بودن برای سطح مهارت نشان داده شده در کار نیز هست، به پیش برده می شوند. به تدریج یک حس غرور در هنرمند شروع به شکل گیری کرده و میل به نشان دادن سطوح توانایی اش بیشتر می شود. در زمان مقتضی، هنرمند به نشان دادن تسلط هنرش بر مخاطب علاقه مند می شود. در این نقطه، انتقال از نپذیرفتن مسئولیت کار به در اختیار گرفتن کنترل کامل نتیجه کار، کامل می شود.

۴– یک عکس فاین آرت با هدف ایجاد یک اثر هنری گرفته می شود. این مسئله این ضرورت که عکاس باید خودش را یک هنرمند در نظر بگیرد و کنترل روند خلاق را در دست بگیرد را بیشتر تقویت می کند. اگر کسی بخواهد یک اثر هنری ایجاد کند و نه تنها یک عکس مستند، هر دوی اینها ضروری هستند. ما بعدا در این مقاله با جزئیات بیشتر در این مورد بحث خواهیم کرد.

ایجاد یک عکس فاین آرت به معنی ایجاد تصویری است که از جنبه های واقعی صحنه یا سوژه عکاسی شده فراتر می رود. این به معنی ایجاد تصویری است که یک دیدگاه شخصی، یک پیام، یا یک جنبه استعاری را به اشتراک می گذارد. این به معنی خلق یک عکس است، نه فقط گرفتن یک عکس.

۵– یک عکس فاین آرت فقط مستند نیست. مستندسازی در انواع خاصی از عکاسی، مانند مستند، خبری، علمی و ثبت پزشکی قانونی موفق است. در این زمینه ها هدف گرفتن یک عکس، ثبت صحنه یا سوژه به واقعی ترین شیوه ممکن است به طوری که آنچه که عکس نشان می دهد تا حد ممکن به آنچه که شاهدان، محققان، و پژوهشگران دیده اند، نزدیک باشد. هدف، جلوگیری از تبدیل شدن شخصیت و نظرات عکاس به بخشی از عکس است. شخصی که عکس می گیرد باید به طور کامل در آن عکس غایب باشد. عقاید شخصی، دیدگاه ها، و نظرات آنها، چه به طور ضمنی و چه صریح، به هیچ وجه نباید در عکس حضور داشته یا نشان داده شوند. باید به گونه ای باشد که انگار این شخص هرگز وجود نداشته، انگار دوربین خودش عکس می گیرد.

عکاسی فاین آرت دقیقا برعکس است. در واقع، ما می توانیم با در نظر گرفتن هر یک از جملات بالا، جملات کاملا متضاد بنویسیم، و دستورالعمل های عالی برای ایجاد عکس های فاین آرت داشته باشیم. اجازه دهید آن را امتحان کنیم. اول، آنچه که یک عکس فاین آرت نشان می دهد باید با آنچه که ناظران وقتی که آن را می بینند ارائه می دهند، متفاوت باشد. دوم، هدف یک عکس فاین آرت به اشتراک گذاری دیدگاه شخصی عکاس از صحنه یا سوژه است. در آخر، شخصی که عکس را گرفته باید به لحاظ استعاره ای در تصویر حاضر باشد. هنگامی که به یک عکس فاین آرت نگاه می کنیم، باید بدانیم که عکس توسط یک هنرمند ایجاد شده است، نه فقط توسط یک دوربین.

علت آن این است که هنر نقطه مقابل مستندسازی است. هنر بیان شخصیت، دیدگاه، و الهام بخشی هنرمند است. به این ترتیب، یک عکس فاین آرت وسیله ای است که از طریق آن هنرمند دیدگاه خود را با مخاطبش به اشتراک می گذارد. بنابراین، برای این که یک عکس هنر در نظر گرفته شود، به هیچ وجه نباید صرفا مستند باشد. در عوض، در درجه اول باید منتقل کننده احساس باشد. این احساس باید شخصیت، الهام بخشی، دیدگاه، سبک شخصی، و از همه مهمتر، واکنش عاطفی به سوژه را منعکس کند. این عکس نباید تنها آنچه را که در مقابل دوربین است نشان دهد، بلکه باید آنچه را که عکاس احساس می کند نشان دهد.

۶– تصویر نشان دهنده یک تفسیر از سوژه است. همانطور که دیدیم، یک عکس فاین آرت همیشه تفسیری از داده های ثبت شده در عکس است. در عکاسی منظره فاین آرت، این تفسیر در محل عکاسی زمانی که عکس گرفته می شود شروع شده و در استودیو زمانی که عکس ویرایش می شود، ادامه می یابد.

۷– یک عکس فاین آرت محتوای احساسی (عاطفی) دارد. همانطور که قبلا دیدیم، تصویر باید نشان دهنده واکنش عاطفی هنرمند به سوژه باشد. بدین منظور باید یک محتوای احساسی در عکس وجود داشته باشد. از آنجا که عکس ها کاملا بصری هستند، این محتوای احساسی باید به صورت بصری نشان داده شود. این کار از طریق ابزارهای مختلف انجام می شود: ترکیب بندی عکس، انتخاب فرمت عکس، کراپ کردن عکس اصلی، انتخاب پالت رنگ، اشباع رنگ (یا استفاده از سیاه و سفید یا تک رنگ به جای رنگ)، کنتراست و روشنایی، استفاده از منحنی ها، خطوط، و دیگر مولفه های بصری، و غیره.

انتخاب این مولفه ها، سبک شخصی یک فرد را تعریف می کند. این روش برای این که به طور موثر مورد استفاده قرار گیرد، نیازمند مطالعه، آموزش، و تمرین گسترده است. برای به حداقل رساندن میزان زمان مورد نیاز برای یادگیری آن، بهتر است که مطالعه تحت راهنمایی یک عکاس با تجربه صورت گیرد.

۸– ترکیب بندی عکس پیچیده است. منظورم از پیچیده این نیست که ترکیب بندی باید پیچیده باشد. منظور من فقط این است که باید لایه های متعددی از معنا داشته باشد. یک ترکیب بندی می تواند بسیار ساده، و حتی مینیمالیستی (ساده گرایانه) باشد، و هنوز هم لایه های متعددی از معنا داشته باشد. این لایه های مختلف هر یک نشان دهنده سطح مختلفی از درک و قدرانی از بهای کار هستند. ترکیب بندی یک قطعه فاین آرت باید چیزی فراتر از تلاقی چشم ها در نگاه اول باشد. معنای تصویر باید به مرور زمان خود را آشکار کند، نه در یک لحظه و یکباره. همانطور که بیننده برای تحسین، بررسی، و تفکر بر روی یک عکس وقت می گذارد، به تلاش های او با درک عمیق تر از کار پاداش داده می شود.

دریاچه شمالی، شرق سیرا در نوادا

یک عکس فاین آرت لزوما نباید عکسی باشد که مکانی که در آن گرفته شده است را پنهان کند. بلکه می تواند عکسی از یک صحنه باشد که همه ما می توانیم تشخیص دهیم یا به آن مربوط باشیم. با این حال، تمام جنبه های کار بحث شده در این مقاله باید وجود داشته باشند تا تصدیق کنند که عکس نماینده واکنش عاطفی عکاس به صحنه است و نه فقط ثبت یک مستند از این صحنه.

۹– یک سطح استعاری از معنا در تصویر موجود است. استعاره چیزی است که نشان از چیز دیگری است. استعاره ها را می توان از طریق انواع واسطه ها بیان کرد: نوشتن، هنرهای تجسمی، موسیقی، معماری، و غیره.

استعاره ها لزوما آشکار و بدیهی نیستند. از آنجا که استعاره ها دلخواه هستند، ذاتا فرهنگی بوده و در نتیجه از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت خواهند بود. یک شیء که نشان از چیزی در یک فرهنگ خاص است، ممکن است در یک فرهنگ دیگر نشان از یک چیز کاملا متفاوت باشند. به عنوان مثال، گل رز قرمز در فرهنگ آمریکایی نماد عشق، و در اروپا نماد سوسیالیسم است. اگرچه منشأ گل رز به عنوان نمادی از عشق در قرون وسطی در اروپا نشأت گرفته است، اما منشأ گل رز به عنوان نمادی از سوسیالیسم در ماه مه ۱۹۶۸ در فرانسه نشأت گرفت، زمانی که از گل رز قرمز به عنوان مدال در تظاهرات خیابانی در پاریس استفاده می شد. بنابراین باید بستر فرهنگی که در آن یک استعاره به منظور درک معنای آن وجود دارد را بشناسید.

در عکاسی فاین آرت، استعاره ها باید به صورت بصری با استفاده از مولفه هایی که به طور کامل در صحنه وجود دارند یا توسط عکاس در آن قرار داده شده اند، نشان داده شوند. این مولفه ها برای بیان یک سطح استعاری از معنا مورد استفاده قرار می گیرند که فراتر از محتوای بصری تصویر است.

به عنوان مثال، در یک عکس منظره فاین آرت، یک درخت جوان واقع شده در نزدیک یک درخت بالغ ممکن است برای نشان دادن تضاد یا انتقال بین سن جوانی و پیری مورد استفاده قرار گیرد. در این مثال، درخت ها یک معنی استعاری دارند که فراتر از حضور بصری آنهاست. درخت جوان نشان از جوانی دارد، درحالیکه درخت بالغ نشان دهنده پیری است. به طور مشابه، یک استخر با آب تیره ممکن است نشان از رمز و راز باشد، یا انعکاس ابرها در آب به معنی بینهایت و درون گرایی باشد، و به همین ترتیب. فرصت ها بینهایت بوده و تنها محدود به تخیل هنرمند هستند.

۱۰– تاکید بر کیفیت است نه کمیت. هنگام ایجاد عکس های فاین آرت، تاکید هنرمند باید بر کیفیت باشد نه کمیت. این رویکرد باید در هر جنبه از تلاش عکاس نفوذ کند.

علت آن این است که روند ایجاد فاین آرت با تفکر عمیق، اقدامات سنجیده، و توجه به جزئیات در هر جنبه از کار مشخص می شود. به این ترتیب، روند ایجاد فاین آرت به طور طبیعی به تعداد کمی از آثار با کیفیت و ایجاد شده به صورت منحصر به فرد منجر می شود. تاکید هنرمند بر ایجاد تعداد کمی از نمونه های منحصر به فرد است نه بر تولید انبوه نمونه های یکسان.

تنها با محدود کردن تعداد آثار می توان در طول کل فرآیند کیفیت را کنترل کرد. از آنجا که همه ما زمان یکسانی در طول روز در اختیار داریم، افزایش کمیت به معنی نیاز به ایجاد آثار بیشتر در زمان یکسان است. این به معنی صرف وقت کمتر برای کار بر روی هر اثر است، که به نوبه خود به این معنی است که زمان کمتری برای توجه به جزئیات و اطمینان از این که هر جنبه از کار با بالاترین استانداردها تکمیل شده است، در دسترس است.

۱۱- ملاحظات هزینه در درجه دوم قرار دارند. در ایجاد عکس های فاین آرت، کیفیت در درجه اول اهمیت قرار دارد. هزینه ها، چه مربوط به تجهیزات شما باشند (دوربین، لنز، کامپیوتر، و غیره) و چه تدارکات شما (فیلم، کاغذ، جوهر، قاب، و غیره) در درجه دوم هستند.

ایجاد عکس های فاین آرت، تلاش برای صرفه جویی در پول با خرید تجهیزات یا تدارکاتی با قیمت پایین تر نیست. بلکه ایجاد بهترین نمونه های ممکن بدون در نظر گرفتن هزینه است. در حالی که همه ما هزینه محدودی را می توانیم صرف هنر خود کنیم، نگرانی برای هزینه ها باید در درجه دوم اهمیت باشد.

۱۲- هنرمند یک بیانیه یا استیتمنت هنرمند (artist statement) می نویسد. این بیانیه سند مهمی است، چون شرح می دهد که هنرمند کیست، چه کاری انجام می دهد، آموزش ها و تجربیات او چه هستند، و چگونه وارد عرصه هنر شده است. به این ترتیب، به هنرمند، دیدگاه، و اهداف او مشروعیت می بخشد.

۱۳- آثار منحصر به فرد بخشی از یک بدنه کاری بزرگتر هستند. یک بدنه کاری بیشتر در مورد توانایی های یک هنرمند می گوید تا یک عکس واحد. علت آن این است که یک بدنه کاری، مانند یک نمونه کار، نشان دهنده توانایی های هنرمند در طول زمان است نه تنها در یک نمونه یا اثر. یک تک عکس با کیفیت را همیشه می توان به عنوان یک اتفاق توسط یک مخاطب مشکوک دید. با این حال، یک پورتفولیو (آلبوم کار) از تصاویر با کیفیت، با پاسخ مثبت به این سوال که «آیا هنرمند می تواند به طور منظم تصاویری با این کیفیت ایجاد کند، یا این تنها یک اتفاق خوب بوده است؟» این سوءظن ها را از بین می برد. فهمیدن این که آیا هنرمند می تواند به طور منظم کار با کیفیت تولید کند و دیدگاه خود را در طول زمان حفظ کند، هنگام نگاه کردن به یک آلبوم نمونه کار، بسیار آسان تر است تا هنگام نگاه کردن به یک تصویر واحد.

۱۴- یک اثر در رابطه با آثار هنری دیگر مورد بحث قرار می گیرد و بین آنها مقایسه صورت می گیرد. در این بحث، به جنبه های بنیادین هنر، مانند شجره نامه، منشأ کار، روش یا طریقه ایجاد (به معنی اجرا)، تاریخ، شیوه رنگ پردازی (پالت)، و غیره پرداخته شده است.

امیدواریم که این مطلب جامع در مورد عکاسی هنری مورد استفاده شما عزیزان لنزکی قرار گرفته باشد. لطفا دیدگاهتان در مورد این مطلب را در بخش دیدگاه ها، پایین همین صفحه، با ما به اشتراک بگذارید.

منبع

برگرفته از: naturephotographers

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 256 تاريخ : چهارشنبه 26 خرداد 1395 ساعت: 11:02

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که شما هنگام گرفتن یک عکس پیش رو دارید این است که تصمیم بگیرید از چه سرعت شاتری استفاده کنید. سرعت شاتر میزان نوری که وارد دوربین شما می شود، و نحوه ثبت حرکت را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک، روشی برای یادگیری و تمرین سرعت شاتر در خانه را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

سرعت شاتر سریع تر حرکت را فریز یا ثابت می کند و سرعت شاترهای آهسته تر می توانند تاری ایجاد کنند. هر دو انتخاب می توانند تصاویری عالی ایجاد کنند. در این روش ساده که شما می توانید در خانه با پنکه سقفی انجام دهید، فرصت خواهید داشت تنظیمات دوربین خود در سرعت شاترهای مختلف را تمرین کرده و ببینید هر یک از آنها چگونه بر حرکت در تصویر تاثیر می گذارند.

توجه: احتمال این زیاد است که پنکه سقفی در دسترس نداشته باشید، اما همچنان می توانید روش معرفی شده در این مطلب لنزک را امتحان کنید. کافیست شیر آب را طوری تنظیم کنید که قطره ها با نرخی به نسبت سریع بچکند… سپس روشی که امروز می آموزید را روی آن امتحان کنید. همچنین عکاسی با سرعت های شاتر مختلف (سریع و آهسته) از ماشین ها یا افراد در حال عبور و مرور نیز می تواند جایگزین مناسبی باشد.

بهتر است این کار را در طول روز زمانی که کمی نور محیط در اتاق وجود دارد انجام دهید. شما ممکن است تصمیم بگیرید با لامپ سقفی روشن یا خاموش عکس بگیرید، هر کدام که بهتر جواب بدهد. یا ممکن است هر دو روش را امتحان کنید تا ببینید کدام را بیشتر دوست دارید.

برای شروع، دوربین خود را بر روی مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S)، یا مُد نوردهی دستی (M) تنظیم کنید، و چند عکس آزمایشی برای بررسی نوردهی خود بگیرید. برای به دست آوردن سازگار ترین نتایج، دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید. من همچنین برای ایجاد ثبات تصمیم گرفتم بر روی صفحه نقره ای روی لامپ پنکه سقفی فوکوس کنم. این کار ممکن است در روشی مثل این نیازمند مهارت باشد، چون فوکوس خودکار شما می تواند گیج شده و بر روی سقف، پره های پنکه، یا بند زنجیر آن فوکوس کند. (توجه: شما ممکن است فوکوس دکمه پشتی را در اینجا امتحان کنید، یا از فوکوس خودکار استفاده کرده و سپس آن را قفل کنید یا به مُد فوکوس دستی تغییر دهید).

f/8 at 1/125th, ISO 1600

سری عکس های خود را با سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه شروع کنید. توجه داشته باشید که من بر روی صفحه فلزی بر روی لامپ فوکوس کردم، و چقدر شارپ شده است. تاری در پره های پنکه به وسیله حرکت ایجاد شده است. همچنین به زنجیر نگاه کنید. در سمت لامپ شارپ است، اما به تدریج همانطور که به سمت انتهای زنجیر می رسیم، فوکوس کم می شود (از فوکوس خارج و تار یا مات می شود).

اکنون سرعت شاتر خود را به ۱/۶۰ ثانیه کم کنید، و ببینید چه اتفاقی می افتد. اگر دارید در مد دستی عکس می گیرید، به یاد داشته باشید که وقتی سرعت شاتر خود را تغییر می دهید، باید دیافراگم یا ایزو را نیز تغییر دهید.

f/11 at 1/60th, ISO 1600

به تاری پره ها در ۱/۶۰ ام ثانیه توجه کنید. سپس، از نزدیک نگاه کنید و آنگاه می توانید ببینید که زنجیرها کمی حرکت می کنند. عمق میدان نیز بیشتر (عمیق تر) شده است، ببینید که بین صفحه فلزی روی لامپ و زنجیرها چقدر در فوکوس است.

لنزک: عکاسی در مُد اولویت با شاتر انجام گرفته، در نتیجه کاهش سرعت شاتر منجر به انتخاب دیافراگم بسته تری (f/11) توسط دوربین شده است. می دانیم که هرچه دیافراگم بسته تر انتخاب شود (ضرایب اف بزرگ تر) عمق میدان بیشتر شده و صفحه فوکوس وسیع تر می شود.

اکنون سرعت شاتر را کمی آهسته تر تنظیم کنید.

f/13 at 1/40th, ISO 1600

در ۱/۴۰ ثانیه متوجه چه چیزی می شوید؟ به دلیل تاری به نظر می رسد که پره ها سریع تر حرکت می کنند، اما در مورد پنکه چیزی تغییر نکرده است. عمق میدان بیشتری نیز وجود دارد، اکنون قسمت زیادی از زنجیر در فوکوس است.

بیایید آن را حتی آهسته تر انتخاب کنیم.

f/20 at 1/20, ISO 1600

اکنون، در ۱/۲۰ ام ثانیه، پره های پنکه ظاهر جدیدی پیدا کرده اند و زنجیر بیشتر در فوکوس قرار گرفته است (واضح یا شارپ تر شده). اجازه دهید آن را حتی از این هم آهسته تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

f/32 at 1/8th, ISO 1600

در ۱/۸ ام ثانیه، پره ها تقریبا غیر قابل تشخیص هستند، و توجه داشته باشید که صفحه فلزی به اندازه عکس های دیگر شارپ نیست.

اکنون اجازه دهید برگردیم و سرعت شاتر را زیاد کنیم (سرعت شاتر سریع تری انتخاب کنیم). سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد.

f/5.6 at 1/250th, ISO 1600

این عکس را با تصویر اول مقایسه کنید، که در ۱/۱۲۵ ثانیه گرفته شد. می توانید ببینید که پره ها هنوز حرکت دارند، و به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. در f/5.6، زنجیر به طور قابل توجهی بیشتر از دیافراگم f/32 خارج از فوکوس است.

سپس، سرعت شاتر خود را به ۱/۵۰۰ ام ثانیه تغییر دهید.

f/4 at 1/500th, ISO 1600

در ۱/۵۰۰ ام ثانیه، پره های پنکه هنوز هم کمی حرکت را نشان می دهند. اکنون ۱/۱۰۰۰ ثانیه را امتحان کنید.

f/2.8 at 1/1000th, ISO 1600

در سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه، پره های پنکه فریز یا ثابت شده اند. تقریبا اینطور به نظر می رسد که پنکه نمی چرخد. به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. زنجیر به دلیل عمق میدان کم در دیافراگم f/2.8 خارج از فوکوس یا مات است.

در اینجا دو مورد از نمونه های دنیای واقعی وجود دارد که نشان می دهد چطور می توانید این تنظیمات را در عکاسی خود به کار ببرید:

عکس سمت راست با سرعت شاتر آهسته ۱/۲ ثانیه گرفته شده، این نوردهی طولانی باعث شده حرکت آب به زیبایی نشان داده شود و به اصطلاح آب شیری یا ابریشمی ثبت شده است. در عکس سمت چپ سرعت شاتر به نسبت سریع تر انتخاب شده (۱/۳۰ ثانیه) و حرکت آب تا حدودی فریز یا ثابت شده است.

همچنین می توانید روش بالا را با ثابت نگه داشتن دیافراگم و تغییر ایزو انجام دهید.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 194 تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 ساعت: 10:41

عکاسی انتزاعی یا آبستره (Abstract photography) یکی از شاخه های زیبای عکاسی است که در آن عکاس به کمک قوه تخیل خلاقانه و ابتکار خود سعی در ترکیب رنگ ها و الگو ها می کند، عکس خلق شده اغلب معنی خاصی نداشته و معمولا تاکید روی سوژه مشخصی نیست. عکاسی انتزاعی برای همه معنای یکسانی ندارد و می تواند برای هر یک از ما چیز متفاوتی باشد. این شاخه از عکاسی بیشتر به قوه تخیل وابسته است و به ما کمک می کند تا به جای کُل سوژه روی بافت و رنگ تمرکز کنیم. در ادامه این مطلب لنزک برای شما عزیزان تعدادی عکس آبستره زیبا آماده کرده ایم که امیدواریم از تماشای آن ها لذت ببرید.

منبع

برگرفته از: thephotoargus

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 407 تاريخ : دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت: 3:37

یادگیری خواندن تصاویر – از دیدگاه فنی و نه مفهومی – چیزی است که من معتقدم همه عکاسان باید قادر به انجام آن باشند، چون به شما اجازه می دهد تا در مورد این که چه تنظیماتی ممکن است برای ایجاد یک تصویر مورد استفاده قرار گرفته باشند، راهنمایی بگیرید. این راهنمایی ها، تنظیمات دقیق نخواهند بود؛ اما شما به احتمال زیاد قرار نیست یک محیط نورپردازی دقیقا یکسان با محیطی که یک عکس خاص در آن گرفته شده است، داشته باشید. در ادامه این مطلب لنزک با ما همراه شوید.

پیش به سوی خواندن یک عکس

برای شروع خواندن عکس ها شما باید حداقل درک درستی از دیافراگم، سرعت شاتر، و به میزان کمتر ایزو، داشته باشید. شما باید درک کنید که این چیزها چگونه به روش های مختلف بر تصویر تاثیر می گذارند. به عنوان مثال، اگر شما عکسی را با مقدار زیادی تاری دیدید، با توجه به درک خود از سرعت شاتر می دانید که از یک سرعت شاتر آهسته تر برای گرفتن آن استفاده شده است.

همانطور که شما مهارت بیشتری در نورپردازی و استفاده از فلاش اکسترنال به دست می آورید، حتی می توانید بخوانید که سوژه چطور با نور مصنوعی نورپردازی شده، و شروع به تکرار نحوه انجام آن کنید. اما نگران نباشید! این مقاله بر سه جنبه مهم از نوردهی در عکاسی (دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو) تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند سفر خود را برای خواندن تصاویر آغاز کنید.

در عکس فوق از چه سرعت شاتری استفاده شده است – سریع یا آهسته؟

سرعت شاتر – سریع یا آهسته؟

من متوجه شدم در درجه اول تعیین این که آیا از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده یا یک سرعت شاتر آهسته، می تواند پس از آن کمک زیادی به تعیین دیافراگم و ایزو بکند. اولین چیزی که شما هنگام ارزیابی سرعت شاتر باید از خودتان بپرسید این است که آیا سریع بوده یا آهسته؟ پاسخ را می توانید بر اساس این که چقدر تاری یا ماتی حرکت (motion blur) در عکس موجود است مشخص کنید، چون این موردی است که تحت کنترل سرعت شاتر می باشد.

اگر همه چیز در تصویر خیلی واضح و شارپ است، و مطلقا هیچ تاری حرکتی در آن وجود ندارد، در این صورت از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است. اما اگر تاری حرکت زیادی وجود دارد، از سرعت شاتر آهسته استفاده شده است.

اینها چند مورد از نکاتی هستند که می توانید با فهمیدن اینکه سرعت شاتر سریع است یا آهسته، متوجه شوید:

اما یک سرعت شاتر سریع چقدر سریع است، و در چه نقطه ای سرعت شاتر آهسته می شود؟ برای پاسخ به این سوال، به سرعت شاتر در رابطه با سرعت سوژه خود فکر کنید. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از ورزش یا سایر حرکات سریع، ممکن است متوجه شوید که استفاده از سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه برای فریز یا ثابت کردن سوژه شما مورد نیاز است. علت آن این است که سوژه شما با سرعت زیادی در حال حرکت است. با این حال، اگر دارید از مردمی که در خیابان در حال راه رفتن هستند عکس می گیرید، به همان سرعت شاتر نیاز ندارید، چون سوژه های شما با آن سرعت حرکت نمی کنند.

در زیر نمونه هایی از سرعت شاترهای آهسته و سریع نشان داده شده است. به وجود تاری حرکت در عکس هایی که در آن از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده است توجه کنید، همچنین حرکت ها با یک سرعت شاتر سریع ثابت یا فریز می شوند. در تصاویری که از یک سرعت شاتر آهسته استفاده می شود، اغلب توصیه می شود که از یک سه پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین خود و جلوگیری از لرزش آن استفاده کنید (در سرعت شاتر های آهسته شانس بیشتری برای ثبت لرزش و در نتیجه تاری نامطلوب عکس وجود دارد).

در خواندن عکس ها، چیزی که مهم نیست دانستن سرعت شاتر دقیق است که چیزی است که شما می توانید با آزمون و خطا آن را به دست آورید تا به نتایجی که می خواهید برسید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده یا سریع، تا یک نقطه شروع به شما بدهد.

هنگام گرفتن این عکس از یک سه پایه برای جلوگیری از تاری که می تواند ناشی از لرزش دوربین باشد، استفاده شده است. سرعت شاتر ۳٫۲ ثانیه بوده است.

علت این که در این عکس یکی از دوچرخه سوارها شارپ تر از بقیه ثبت شده این است که با وجود این که همه دوچرخه سوارها با یک سرعت حرکت می کنند، دوچرخه سواری که از همه شارپ تر است، نسبت به جایی که من برای گرفتن این عکس در آن قرار داشتم، آهسته تر حرکت می کرد. سرعت شاتر مورد استفاده در اینجا ۱/۶ ام ثانیه بود.

می بینید چقدر همه چیز در این عکس واضح و شارپ است، و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است (در این مورد ۱/۲۰۰۰ ثانیه)، و از آنجا که سوژه خیلی سریع است، یک سرعت شاتر سریع تر از حد معمول در اینجا مورد نیاز بود.

دوباره، می بینید چقدر همه چیز شارپ است و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی که باز هم از یک سرعت شاتر سریع (۱/۱۲۵۰ ثانیه) استفاده شده است.

دیافراگم – بزرگ یا کوچک؟

در گام یک اشاره کردم که در درجه اول تعیین اینکه از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است یا آهسته، می تواند تا حد زیادی در تعیین دیافراگم به شما کمک کند. علت آن این است: اگر شما با مثلث نوردهی آشنا باشید، می دانید که تقریبا در همه موارد وقتی یک سرعت شاتر سریع مورد استفاده قرار می گیرد، با یک دیافراگم باز (ضرایب f کوچک تر) مرتبط است. برعکس، هرچه سرعت شاتر آهسته تر باشد، دیافراگم کوچک تر یا بسته تر (ضرایب f بزرگ تر) می شود. بنابراین، اگر عکسی را می بینید که تاری حرکتی دارد، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که عکاس از یک دیافراگم بسته تر استفاده کرده باشد؛ یا اگر عکسی را می بینید که در آن اشیاء در حال حرکت ثابت شده اند، عکاس به احتمال خیلی زیاد برای ایجاد امکان استفاده از یک سرعت شاتر سریع تر، از یک دیافراگم باز تر استفاده کرده است.

راه دیگری که شما می توانید با استفاده از آن دیافراگم را تعیین کنید، گشتن به دنبال بوکه یا انزوای سوژه (توسط پس زمینه مات یا دارای بوکه) است. هر چه میزان بوکه در تصویر بیشتر باشد، سوژه منزوی تر و از پس زمینه بیشتر جدا می شود. بدین منظور، عکاس از یک دیافراگم باز تر استفاده خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر همه چیز در تصویر در فوکوس باشد، آنگاه عکاس یک دیافراگم بسته تر برای افزایش عمق میدان به کار برده است.

لنزک: بوکه (bokeh) در عکاسی همیشه به نور های خارج از فوکوس که به اشکال دایره ای و… دیده می شوند اطلاق نمی شود، بلکه بوکه می تواند کیفیت نقاشی مانند یک پس زمینه مات و زیبا باشد.

همه چیز در این عکس در فوکوس است، که به این معنی است که از یک دیافراگم بسته (ضریب f بزرگ؛ مانند f/11 در این تصویر) برای افزایش عمق میدان استفاده شده است.

می بینید پس زمینه در این تصویر چقدر مات، و سوژه چقدر جدا شده و منزوی است؟ این نشان دهنده این است که از یک دیافراگم باز تر (ضریب f کوچک؛ در این مثال f/3.5) برای کاهش عمق میدان استفاده شده است.

ایزو

ایزو یکی از پارامترهایی است که هنگام خواندن یک تصویر، برای تعیین این که چه تنظیماتی ممکن است مورد استفاده قرار گرفته باشد، چندان مهم نیست. از ایزو برای به دست آوردن تنظیماتی استفاده کنید که نیاز دارید تا عکسی را که می خواهید خلق کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر استفاده کنید، می توانید ایزوی دوربین خود را بر روی کم ترین مقدار آن تنظیم کنید (معمولا ۱۰۰). بر عکس، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر بسیار سریع استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که باید ایزوی خود را افزایش دهید.

فاصله کانونی

فاصله کانونی (Focal length) چیزی است که اغلب در عکس ها نادیده گرفته می شود، اما در واقع مولفه بسیار مهمی است. نقش آن بیشتر از این است که تنها به یک عکاس اجازه دهد تا چیزهای بیشتری در کادر بیاورد، یا نزدیک تر زوم کند. فواصل کانونی مختلف احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می کنند وقتی که به یک تصویر نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا هستند؛ در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می کند.

نکته مهم در مورد فاصله کانونی این است که تشخیص حدود آن بسیار آسان است. برای ساده تر کردن آن، تقسیم فواصل کانونی به سه گروه می تواند تا حد زیادی کمک کند.

واید: کم تر از ۵۰mm (به عبارت دیگر، ۵۰-۱۴ میلیمتر در فول فریم، ۳۵-۱۰ میلیمتر در کراپ سنسور یا APS-C سنسور)

معمولی: حدودا ۸۵-۵۰ میلیمتر (۵۶-۳۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

تله فوتو: بیشتر از ۱۳۰mm ( بیشتر از ۸۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

شما می توانید از میزان فشردگی تصویر برای تشخیص انواع مختلف فاصله کانونی استفاده کنید. یک لنز واید بر پیش زمینه تاکید کرده و فواصل را در کادر افزایش می دهد، و همچنین میدان دید بسیار وسیعی دارد. همانطور که فاصله کانونی کاهش می یابد (عریض تر یا واید تر می شود)، این اثر بیشتر می شود. از طرف دیگر، لنز تله فوتو فشرده سازی بسیار بیشتری به شما خواهد داد، و باعث می شود فواصل در کادر کوتاه تر به نظر برسند. میدان دید آنها افزایش خواهد یافت، و اثرات دیافراگم، به خصوص دیافراگم های بزرگتر یا باز تر، برجسته تر خواهد بود. به همین دلیل است که f/2.8 در ۱۶mm متفاوت از f/2.8 در ۲۰mm به نظر می رسد، اگر اندازه سوژه شما در کادر یکسان نگه داشته شود.

این یک جدول کوچک، با نمونه های عکاسی شده از یک صحنه یکسان و از یک نقطه یکسان، اما با فواصل کانونی مختلف است.

عکس از کانن

اکنون شما به طور مختصر با نحوه خواندن یک تصویر آشنا شده اید. به یاد داشته باشید که فهمیدن تنظیمات دقیق مهم نیست، اما دانستن این که چطور به یک حدس تقریبی برسید، بهتر از این است که کلا چیزی ندانید! با کسب تجربه، در خواندن تصاویر مهارت بیشتری به دست خواهید آورد، و قادر به حدس زدن با دقت بیشتر خواهید بود. هرچه شما دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را بیشتر درک کنید، در خواندن تصاویر بهتر خواهید شد.

در طول این مسیر، همچنین یاد خواهید گرفت که ژانرهای مختلف در عکاسی از مجموعه تنظیمات مختلفی استفاده می کنند. به عنوان مثال، اکثر عکاسان منظره از دیافراگم های بسته تر، ایزوهای پایین تر، و سرعت شاترهای آهسته تر استفاده می کنند؛ در حالی که عکاسان ورزشی برای مثال، به طور معمول از ایزوهای بالاتر، دیافراگم های باز تر، و سرعت شاترهای سریع تر استفاده می کنند.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 231 تاريخ : يکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت: 2:17

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۳ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: Canon EOS 6D
  • دیافراگم: f/22
  • سرعت شاتر: ۱٫۶sec
  • حساسیت سنسور: ISO-100
  • فاصله کانونی: ۱۹mm

عکاس: آقای محمد جواد رئیس الساداتی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

در این عکس قصد داشتم حس انتظار توام با حالت توهم گونه را به تصویر بکشم .بهمین خاطر سعی کردم سرعت شاتر را پایین بیاورم تا وزش باد در چادر ایجاد شبه وارگی کند و هم چنین حرکت اب نرم ثبت شود. به علت نور زیاد و ناکافی بودن استپ های فیلتر ND مجبور شدم اف را تا حد امکان ببندم.یک قایق در کادر حفظ شده تا مخاطب متوجه شود پیش رو دریاست.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: کاوه دادور: عکس جذابیه… در طول روز در اطراف خودمان، در صفحات اینترنت و قاب تلویزیون تعداد زیادی عکس میبینیم که از کادر بندی مشابه و تکراری استفاده میکنند. بزرگترین نقطه قوت این عکس ، همین کادر بندی نسبتا جدید آن است. کلیت طیف خاکستری در عکس فضایی خسته کننده،سرد و در یک کلام مرده را تداعی میکند که با موضوع عکس همخوانی دارد. اما کادر بندی میتوانست کمی بهتر باشد اگر کمی رنگ ماهیهای بیشتر به تاریکی میرفت و قاب کمی بیشتر به قاب استاندارد مستطیلی نزدیک تر بود ؛وزن سوژه (ماهی) و بخصوص چشمهایش بیشتر میشد و تعادل نسبی افقی در طیف رنگ ایجاد میشد و علاوه برآن سوژه از حالت محو بودن در فضای پشت خود خارج میشد. حتی اگر کمی تعداد ماهی ها در عکس کمتر میشد علاوه بر احساس سردی مرگ ،تنهایی هم اضافه میشد که ترکیب مفهومی جالبی برای عکس بود…بعلاوه با اینکار عکاس میتوانست دیافراگم را کمی بیشتر باز کند تا تور ماهیگیری در فضای اطرافش محو شود … اما علی الحساب در این عکس کمبود فضای روشن در سمت چپ عکس بخوبی احساس میشود….

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 254 تاريخ : شنبه 22 خرداد 1395 ساعت: 2:10

عکاس اهل مادرید دنیس چریم (Denis Cherim) دید خوبی برای ثبت عکس هایی با زمانبندی منحصر به فرد دارد. دنیس در پروژه عکاسی اش با نام «پروژه انطباق» عکس هایی می گیرد که به خوبی همگام شده اند (یا تراز شده هستند) تا ترکیب بندی ها و یا مجاورت های جالبی را به وجود آورد. در ادامه این مطلب لنزک، شاهد شماری از عکس های پروژه جالب توجه دنیس خواهید بود.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 300 تاريخ : جمعه 21 خرداد 1395 ساعت: 1:30

در این مطلب لنزک به یک چیدمان نورپردازی ساده و در عین حال موثر «تک نور» خواهیم پرداخت که هم با فلاش و هم نور پنجره قابل اجراست. این روش تقریبا با هر تعدیل کننده ای کار می کند و برای مردان، زنان، کودکان، و سوژه های دیگر مناسب خواهد بود. برای مطالعه این آموزش نورپردازی به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

تجهیزات

در اینجا لیستی از آنچه نیاز دارید ارائه شده است:

یک منبع نور

نور فلاش و نور پنجره هر دو جواب می دهند. از نظر تعدیل کننده ها، بیوتی دیش ها و سافت باکس ها یک نقطه شروع عالی هستند.

یک رفلکتور سفید

یک رفلکتور اختصاصی ندارید؟ یک برگه مقوای پوستر یا ورقه فوم سفید، جایگزین مناسب و ارزانی است.

آماده سازی

اول، به سوژه خود بگویید در جایی که شما می خواهید بایستد یا بنشیند. در صورت امکان، حداقل ۱٫۵ متر بین سوژه و پس زمینه فاصله بگذارید. منبع نور خود را مستقیما در جلوی آنها، بین ۶۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر دورتر از آنها قرار دهید. زاویه منبع نور (در صورتی که از فلاش استفاده می کنید) را طوری تنظیم کنید که مستقیما رو به سوژه شما باشد. به سایه هایی که زیر بینی و دهان آنها می افتد نگاه کنید. برای این روش، شما به دنبال به حداقل رساندن کنتراست بر روی پوست سوژه خود هستید. اگر سایه ها خیلی بلند هستند، منبع نور خود را پایین آورید تا زمانی که به حداقل برسند (همچنین مطمئن شوید که می توانید نور را به صورت برق چشم یا کچ لایت در چشمان آنها ببینید).

لنزک: کچ لایت (Catchlight) یا برق چشم به درخشش ایجاد شده در چشم مُدل به علت منبع نور مقابل گفته می شود. شکل کچ لایت ایجاد شده، اینکه مربعی باشد یا دایره ای، به نوع تعدیل کننده استفاده شده بستگی دارد.

رفلکتور خود را مستقیما در مقابل سوژه خود، و موازی با زمین در سطح کمر قرار دهید. برای سهولت، می توانید آن را بر روی یک چهارپایه یا یک میز قرار دهید. اگر سوژه شما نشسته است، از او بخواهید که آن را روی زانوهایش نگه دارد.

از آنجا که منبع نور به سوژه شما بسیار نزدیک خواهد بود، شما باید مستقیما از زیر آن عکس بگیرید. نوردهی خود را محاسبه یا نورسنجی کنید و یک عکس آزمایشی بگیرید. اگر همه چیز خوب باشد، باید یک پرتره خوب و تمیز با نور ملایم داشته باشید.

دیاگرام چیدمان نورپردازی معرفی شده

پس زمینه

شما می توانید ظاهر پس زمینه خود در تصویر را با جا به جا کردن منبع خود در صورتی که از فلاش استفاده می کنید، یا با جا به جا کردن سوژه خود اگر از نور پنجره استفاده می کنید، تغییر دهید.

با فلاش، برای به دست آوردن یک پس زمینه تیره تر، تنها منبع نور خود را به سوژه نزدیک تر کنید. برای به دست آوردن یک پس زمینه روشن تر، منبع نور را از سوژه خود دور کنید. جا به جا کردن منبع نور مستلزم این خواهد بود که نوردهی خود را نیز تغییر دهید. شما می توانید این کار را با تنظیمات دیافراگم یا بر روی خود فلاش ها انجام دهید (قدرت فلاش را بر اساس آن کم یا زیاد کنید)؛ انتخاب با شماست.

با نور پنجره، شما مجبورید سوژه خود را به جای آن جا به جا کنید. برای به دست آوردن یک پس زمینه تیره تر، سوژه خود را به پنجره نزدیک تر کنید. برای به دست آوردن یک پس زمینه روشن تر، او را دورتر کنید. مانند فلاش، این کار به تغییر نوردهی شما نیز منجر خواهد شد. این بار شما می توانید بین سرعت شاتر و دیافراگم یکی را انتخاب کنید.

شما همچنین باید آگاه باشید که نرمی نور زمانی که شما فاصله بین سوژه و منبع نور خود را تنظیم می کنید، تغییر می کند. اگر فاصله بین منبع نور و سوژه شما کاهش یابد، نور نرم تر خواهد شد. اگر آن فاصله افزایش یابد، نور سخت تر خواهد شد.

نکته: اگر بر روی پس زمینه در کادر شما سایه افتاده است، سوژه شما به پس زمینه خیلی نزدیک است. سعی کنید کل تنظیمات خود را چند سانتیمتری از پس زمینه دور کنید.

زاویه نور

شما می توانید نور خود را تا جایی که می خواهید بالا قرار دهید و هنوز هم نتایج خوبی به دست آورید؛ با این حال، برای به دست آوردن پوست واقعا نرم و روشن، باید کنتراست را در لکه ها و بافت پوست به حداقل برسانید. برای انجام این کار، مطمئن شوید که نور شما تنها کمی بالاتر از سوژه، و مستقیما به طرف اوست. مانند بالا، مراقب سایه های زیر لب و بینی باشید. اگر این سایه ها بلند و برجسته هستند، سعی کنید نور خود را پایین تر آورده تا زمانی که آنها ناپدید شوند.

نور پنجره

اگر دارید از نور پنجره برای این روش استفاده می کنید، مهم ترین چیزی که باید مراقب آن باشید خودتان هستید. چون شما دارید سوژه خود را از جلو نورپردازی می کنید، خیلی راحت می توانید منبع نور خود را مسدود کنید. در مورد پنجره های بسیار بزرگ، این مشکل چندان بزرگی نیست، اما با پنجره ای در یک خانه متوسط، این مسئله می تواند مشکل ساز باشد. یک راه برای حل این مشکل این است که سوژه خود را بنشانید. به این ترتیب شما هم می توانید بنشینید، خم شده یا زانو بزنید و از مسدود شدن نور جلوگیری کنید.

در پایان

این روش ممکن است ساده به نظر برسد، اما موثر است و نتایج خوبی به دست می دهد. همچنین انجام آن تنها به کمی تلاش نیاز دارد. با اضافه کردن این روش به جعبه ابزار خود، یک پشتیبان قوی خواهید داشت.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 283 تاريخ : چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 2:34

در این مطلب لنزک، شاهد یکی از ویدیو های اخیر و جالب تیم COOPH خواهید بود که ۲۳ نکته مفید و سریع برای بهبود عکاسی خیابانی را معرفی می کند (با زیر نویس فارسی). دفعه بعد که برای قدم زدن و عکاسی بیرون می روید، این نکات را به خاطر داشته باشید و عکس های خیابانی قوی تری بگیرید. در ادامه می توانید این ویدیو را مشاهده یا دانلود نمایید.

۲۳ نکته سریع برای بهبود عکاسی خیابانی شما


دانلود

منبع

برگرفته از: COOPH

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 219 تاريخ : سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 1:56

ملیندا اسمیت: «مردم سوژه مورد علاقه من برای عکاسی هستند، و یکی از روش های مورد علاقه من برای ثبت آنها از طریق عکاسی سبک زندگی (lifestyle photography) است. من عاشق مستندسازی کردن یک روز از زندگی یک خانواده، دانش آموز، یا کودک هستم. من عاشق ایجاد عکس های زیبا از اتفاقات زندگی واقعی هستم؛ مسائل روزمره ای که ما فراموش می کنیم آنها را گرامی بداریم. برخی از لحظات کامل و پرجلوه اند، و لحظات دیگر عادتی تر هستند، و گاهی اوقات حتی غیر جذاب می شوند؛ اما من عاشق تک تک آن لحظات هستم، و شادی را در جستجوی زیبایی در هر چیزی پیدا کرده ام». در ادامه این مطلب لنزک، ملیندا نکاتی را برای شروع عکاسی پرتره سبک زندگی با شما عزیزان به اشتراک خواهد گذاشت.

اگر دوست دارید با عکاسی پرتره سبک زندگی شروع کنید، شاید این نکات و عکس ها الهام بخش شما برای انجام هر چه سریع تر این کار باشند. این عکس ها یک روز از زندگی یک خانواده دوست داشتنی هستند. من می خواستم یک روز عادی و معمولی را برای آنها مستندسازی کنم، و عکس هایی به آنها بدهم که همیشه برای آنها مثل یک گنج باشند. ما اوقات خوبی با هم داشتیم، و نه تنها آنها عاشق عکس ها شدند، بلکه از آنجا که کمی وقت صرف شناختن آنها کردم، در آخر از آنها الهام گرفتم.

خودتان را برای موفقیت آماده کنید

اگر تصمیم دارید به یک جلسه عکاسی سبک زندگی بروید و بدون برنامه به آنجا می روید، احتمالا به همان چیزی که برایش برنامه ریزی کرده اید می رسید – هیچ چیز. من از خانواده B خواستم تا بعضی از کارهایی که دوست دارند با هم به صورت گروهی انجام دهند را به من بگویند، و چند مورد از آنها که خوب می توان از آنها عکس گرفت، و نشان دهنده زندگی آنها در همین لحظه هستند را انتخاب کردیم.

ما از زمان میان وعده، با بچه ها که به آماده سازی و خوردن کره بادام زمینی و سیب کمک می کردند، عکس گرفتیم. چند عکس از آنها که بر روی ترامپولین می پریدند گرفتیم، و سپس درحالیکه آنها با هم بازی می کردند، به داخل خانه آمدیم. ما جلسه را با کاری که آنها هر روز انجام می دهند، و بخش عظیمی از سبک خانواده آنهاست، به پایان رساندیم. آنها با هم کتاب مقدس خواندند، و به عنوان یک خانواده دعا کردند. برای من مهم بود که از ماهیت خانواده آنها عکس بگیرم، بنابراین ما از قبل چیزهایی که بهتر نشان می دادند آنها چه کسانی هستند را برنامه ریزی کردیم.

سناریوهای بسیار زیادی وجود دارد که می توان آنها را برنامه ریزی و آماده کرد. خانواده ها سرگرم کننده هستند، چون تعامل با آنها زیاد است. آنها با هم شیرینی می پزند یا برای پیک نیک به پارک می روند. اگر اعضای خانواده عاشق فضای باز باشند، پیاده روی ممکن است چیز مناسبی برای عکاسی باشد.

اگرچه خانواده ها سرگرم کننده هستند، قطعا تنها گروهی از افراد نیستند که عکاسی سبک زندگی مختص آنهاست. گروهی از دو قلوها که با انگشت با هم نقاشی می کشند، یا بچه هایی که بسکتبال بازی می کنند، می توانند جلسات عکاسی سبک زندگی خوبی باشند. یک روز در زندگی یک دانشجوی کالج، یا جلسه سبک مستند با یک معلم مدرسه ابتدایی نیز می تواند فوق العاده باشد. مردم در چیزهای عالی زیادی شرکت می کنند، خواه سرگرمی، کار، یا تفریح آنها باشد. عکس گرفتن از آنها در عمل، هنگامی که مشغول انجام کارهایی که دوست دارند هستند، تجربه فوق العاده ای است.

ایجاد یک لیست عکس، تا وقتی که زیاد به آن وابسته نشوید، می تواند مفید باشد. این می تواند لیستی از تمام عکس هایی باشد که امیدوارید بتوانید در طول جلسه عکاسی خود با هم بگیرید. اگر همه موارد لیست شما اتفاق نیفتادند، در مورد آن بدخلقی نکنید، چون می تواند ایده هایی برای ادامه این کار به شما بدهد.

برای چیزهای غیرمنتظره آماده باشید

اکنون که شما برنامه ریزی کرده اید و برای موفقیت آماده شده اید، خودتان را رها کرده و با جریان پیش بروید. اگر سعی کنید هر لحظه را مدیریت کنید، یا حتی بیش از حد امر و نهی کنید، واقعی بودن یک جلسه سبک زندگی را از دست می دهید. همه چیز درست در طول زمان با هم بودن شما اتفاق می افتد، و گاهی اوقات آن اتفاقات همان چیزهایی هستند که به یاد ماندنی ترین عکس های شما را به وجود می آورند.

در عکس سمت راست، این کودک از اتفاقی که در بازی افتاده بود خیلی ناراحت بود، و دقیقا می دانست کجا باید برود، و چه کاری باید انجام دهد؛ ایستادن با بینی خود در آن گوشه، روش متداول در خانواده او بود. اگرچه این بهترین لحظه او نبود، و او احتمالا زیاد از آن لذت نمی برد، اما من کاملا مطمئنم که وقتی بزرگ شود، عاشق این عکس خواهد شد، و برای والدینش همیشه عزیز خواهد بود.

این لحظات، لحظاتی هستند که در لیست عکس شما نیستند، چون شما نمی توانید وقوع آنها را پیش بینی کنید، اما باید برای ثبت آنها آماده باشید و آنها را در داستانی که دارید تعریف می کنید بگنجانید. شما حتی ممکن است روزهایی داشته باشید که در آن حتی از یکی از مواردی که برنامه ریزی کرده بودید هم عکس نگیرید، و هیچ چیزی در لیست عکس شما برای عکاسی در دسترس نباشد. اگر این اتفاق افتاد، فقط با آن پیش بروید، و بدانید که ممکن است چیزی حتی بهتر از آنچه که برنامه ریزی کرده بودید به تصویر بکشید. اگر ذهن آرامی دارید، بدانید که آماده اید، اما اگر آماده اید که خود را با هر شرایطی وفق دهید، در این صورت عالی خواهید بود.

ثبت جزئیات داستان

برخی از عکس های شما ممکن است حتی سوژه های انسانی در خود نداشته باشند. بسیاری از عکس ها ممکن است هیچ چهره یا حالتی را نشان ندهند. اینگونه عکس ها می توانند روایتگر داستان خانواده باشند، و داستان را حتی عمیق تر از تمام عکس های چهره های آنها بیان کنند.

برای هر صحنه ای که عکس می گیرید، ممکن است گرفتن «تصویر بزرگ» با مقدار زیادی از محیط اطراف آن را نیز در نظر بگیرید، و همه شرکت کنندگان در عکس دیده شوند. این کار به عکس شما زمینه می دهد، و به بیننده شما کمک می کند تا محیط، و دقیقا آنچه را که در جریان است درک کند. سپس شما ممکن است بخواهید آن را کمی بیشتر تفکیک و یک کلوزآپ از یک یا دو نفر از افراد بگیرید و یا ثبت یک کلوزآپ (عکس نزدیک) از دست ها، یا فعالیت آنها. سپس می توانید آن را حتی بیشتر تفکیک کنید، و عکس هایی با جزئیات از آنچه در جریان است، و اشیائی که بخشی از داستان سوژه شما هستند، بگیرید.

همانطور که این جزئیات کوچک را تفکیک می کنید، داستان خود را با نشان دادن احساسات، تعامل، و چیزهایی که برای سوژه شما از همه مهمتر هستند، غنی خواهید کرد. مراقب باشید که زیاد از هدف اصلی منحرف نشوید. اگر شروع کنید از هر چیزی که در اتاق است عکس بگیرید، داستان شما گل آلود (درهم و برهم) می شود، و واضح نخواهد بود که سعی دارید چه چیزی را به تصویر بکشید. چشم انداز روشنی از داستانی که دارید تعریف می کنید داشته باشید، و وقتی عکس می گیرید بر روی آن تمرکز کنید.

پرسپکتیو های مختلف را در نظر داشته باشید

در کشف این که چطور داستانی که سعی دارید به تصویر بکشید را به بهترین شکل بازگو کنید، خلاق باشید. پرسپکتیو یک راه عالی برای اضافه کردن جذابیت به عکس های شما با به تصویر کشیدن یک نقطه دید منحصر به فرد است. در اینجا دو نوع مختلف پرسپکتیو برای بررسی وجود دارد.

پرسپکتیو شما

شما زمانی که دارید عکس می گیرید در کجا قرار دارید؟ عکاسی از بالا یا پایین را امتحان کنید. عکاسی از پشت پرده، یا نرده پله ها را امتحان کنید. گاهی اوقات داشتن چیزی در پیش زمینه باعث می شود بیننده احساس کند که واقعا دارد در قلب زندگی یک نفر را می بیند، و چیزی را می بیند که آنها به طور معمول نمی بینند. نزدیک تر شوید، به عقب بروید، به اطراف بروید. خلاق باشید.

لنزک: این یک حقیقت است که متداول ترین روش برای گرفتن یک عکس از ارتفاع ۱۷۰ سانتیمتری بالای سطح زمین (سطح چشم) است. اگر به سمت چپ یا راست جا به جا شوید، زانو بزنید، یا نقطه ای مرتفع تر برای عکس گرفتن از سوژه بیابید، پرسپکتیو تغییر می کند. تنها چند قدم می تواند تاثیر زیادی روی ترکیب بندی شما داشته باشد. (تغییر نقطه دید توسط جا به جا کردن دوربین یکی از روش های تغییر پرسپکتیو است – روش دیگر استفاده از لنز ها با فواصل کانونی مختلف است). پرسپکتیو ها معمولا اینگونه خطاب می شوند: هم سطح با چشم یا نمای چشم (Eye view)، دید پرنده یا نمای چشم پرنده (عکس با زاویه مرتفع) و دید کِرم یا نمای چشم کِرم (عکس با زاویه پایین). تاکید این شماره روی تغییر نقطه دید و عکاسی با پرسپکتیو های خلاقانه است.

پرسپکتیو آنها

سوژه شما این فعالیت را چگونه می بیند؟ دختر کوچک چه احساسی خواهد داشت؟ شما چطور می توانید آن احساس را در یک عکس به تصویر بکشید؟ مادر وقتی که به خانواده اش نگاه می کند چه می بیند؟ آیا شما می توانید احساسات و پرسپکتیو او را ثبت کنید؟ وقتی دارید پرتره های سبک زندگی خلق می کنید، دید شما قطعا بخشی از این روند خواهد بود، اما تلاش برای ثبت دید یا پرسپکتیو سوژه تان می تواند یک بُعد کاملا جدید به عکس هایتان ببخشد.

یکی از بهترین چیزها در مورد عکاسی پرتره سبک زندگی این است که واقعا هیچ قانونی ندارد. این مسئله فضای بسیار بیشتری برای سرگرمی و خلاقیت به روی شما باز می کند، و استرس زیادی را به عنوان یک عکاس از دوش شما بر می دارد. از آن لذت ببرید، و با دوربینتان بیرون بروید تا یک داستان واقعا عالی بگویید.

نویسنده: ملیندا اسمیت (Melinda Smith)

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 547 تاريخ : دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت: 2:27

ترکیب بندی های مینیمال (ساده گرایانه -minimal) یکی از قدرتمند ترین راه ها برای خلق عکس های خیره کننده هستند. ساده ترین عکس ها اغلب زیباترین هستند و چشم نواز. با شامل کردن مقدار وسیعی فضای خالی در عکس هایتان (فضای منفی بیشتر)، شما می توانید تمرکز زیادی روی سوژه اصلی خود قرار دهید، حتی اگر این سوژه در کادر خیلی کوچک باشد. در این مطلب لنزک، شاهد ۲۰ عکس زیبا با سبک مینیمالیسم خواهید بود که امیدواریم الهام بخش واقع شوند.

«سادگی نهایت پیچیدگی است»– لئوناردو داوینچی.

منبع

برگرفته از: thephotoargus

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 209 تاريخ : يکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت: 2:02

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۲ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دیافراگم: f/5.6
  • سرعت شاتر: ۱/۶۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-1600

عکاس: آقای علی امیری

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

تلاش برای رهایی.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: Najafian: با سلام و درود به هنرمند عزیز.به نظر من کل جزئیات عکس که نقش اصلیش رو پیره زن به عهده داره نشونه سادگی وقدیمی بودنه که با تمام فرسودگیشون حس قوی ای دارن ، فقط لوله گاز جلو سر پیر زن یک لحظه افکار بیننده رو عوض میکنه و حس سادگی رو کم رنگ میکنه .کادر بندی و قرار گرفتن جای درب وپنجره مخصوصا تالار سمت چپ میتونستن در وضعیت بهتری قرار بگیرن. اما چیزی که خیلی قوی و تاثیر گذاره ،خط بصریه که از دید و زاویه نگاه پیر زن ایجاد شده و بیننده رو کنجکاو میکنه . اون سنگ سمت راست هم اینو بیاد من میاره که ، هرچه سنگه مال پای لنگه…. با آرزوی موفقیت وتبریک به خاطر دید قشنگ هنرمند عزیز.

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 283 تاريخ : شنبه 15 خرداد 1395 ساعت: 0:41

مسلم است که اگر عکسی از قانون ترکیب بندی یک سوم پیروی کند، باید عکس خوبی شود، نه؟ من مطمئن نیستم. شما همیشه می توانید «قوانین را بشکنید»، تا یک عکس خوب ایجاد کنید، البته این مستلزم شناخت کافی قوانین قدیمی است. در این مطلب کوتاه لنزک، جیمز آلن استوارت (James Allen Stewart) به شما عزیزان نشان می دهد چگونه توسط قوانین ترکیب بندی جدیدی که آموخته است، قوانین قدیمی را می شکند. جیمز می گوید: «مردم معمولا می گویند ترکیب بندی مجموعه ای از قوانین است که اگر راهش را بدانید می توانند شکسته شوند، اما من به شما نشان می دهم چطور آن قوانین را با قوانین جدید بشکنید».

چگونه قوانین ترکیب بندی را بشکنیم؟

استوارت معتقد است که تنها راه شکستن قوانین قدیمی ترکیب بندی، بکار گرفتن قوانین جدید و پیشرفته تر است. او در این مطلب لنزک، روش های خودش را با ما به اشتراک می گذارد.

تعادل بین روشنایی و تاریکی

تاریکی سنگین است، بنابراین برای برقراری تعادل تاریکی شما به مقدار زیادی روشنایی نیاز دارید. این کاملا درست است و اگر فکر می کنید که تاریکی و روشنایی ساده هستند، تنها کمی رنگ به معادله اضافه کنید، آنگاه می بینید که اوضاع بسیار پیچیده می شود.

عکس های زیر را مقایسه کنید، عکس اول با قانون یک سوم گرفته شده، و عکس دوم تعادل روشنایی/تاریکی را در نظر گرفته است.

در تصویر فوق مقدار کمی روشنایی در سمت راست سوژه تاریک ما وجود دارد، اما کافی نبوده و وزن سوژه به وضوح بیشتر است.

با اضافه کردن روشنایی بیشتر به سمت راست، تصویر را متعادل ساخته ایم و با اینکه سوژه روی خط یک سوم نیست، عکس عالی به نظر می رسد.

در ادامه یک مثال دیگر برای برقراری تعادل میان تاریکی و روشنایی مشاهده می نمایید:

در تصویر فوق چشمان ما به سمت تاریکی مو های سوژه کشیده شده و جایی برای استراحت چشم وجود ندارد.

در عکس فوق با اضافه کردن مقداری روشنایی به سمت چپ تصویر، تاریکی موها را متعادل ساخته ایم و حال چشمان مخاطب می توانند استراحت کنند.

جهت یا داستان

جهت عکس ها نیز نقش مهمی ایفا می کند. من به عنوان کسی که از راست به چپ می خواند، معمولا از سمت راست شروع به اسکن (پویش) یک عکس می کنم، اما بسیاری از مردم نیز هستند که به دلیل زبانشان از چپ به راست می خوانند، و در نتیجه «داستان» عکس را نیز از چپ به راست می خوانند.

اگر شما عکس را به عنوان یک داستان در نظر بگیرید، شما می خواهید آن را با شرح داستان شروع کرده، به سمت اوج حرکت دهید و با محو شدن به پایان برسانید. حال اگر به جهت خواندن عکس توسط چشم دقت داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که «چپ به راست» یا «راست به چپ» خواندن چه تاثیری روی تفسیر ما خواهد داشت.

ببینید آیا در عکس های زیر تفاوتی احساس می کنید:

در ویدیو زیر، جیمز استوارت، پیرامون آنچه بالا مطرح شد صحبت می کند.

چگونه قوانین ترکیب بندی را بشکنیم؟


دانلود

منبع

برگرفته از: diyphotography

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 13 خرداد 1395 ساعت: 19:18

استیو مک‌کری (Steve McCurry) به تازگی به هیاهویی که در رابطه با عکس های دستکاری شده اش شکل گرفته بود پاسخ داد. این عکاس معروف، که عکس دختر افغان وی شهرت فراوانی دارد، این طور توضیح داد که: «حالا دیگر من بیشتر یک داستان گو ام نه یک عکاس خبری، اما با این حال زین پس برای اینکه از این دست مسائل بروز ندهند، کمتر از فتوشاپ استفاده خواهم کرد». در ادامه این مطلب لنزک متوجه می شوید که داستان از چه قرار بوده و توضیحات استیو مک‌کری را خواهید خواند.

این بحث برای اولین بار در آغاز این ماه در ایتالیا زبانه گرفت. در گالری ای عکسی از مک‌کری به نمایش گذاشته شده بود که در گوشه ای از آن، دست کاری نه چندان ماهرانه ای انجام گرفته بود. طولی نکشید که نمونه های بیشتری از این عکس های ادیت شده از آرشیو چندین سال گذشته سایت او استخراج شدند.

دست کاری نه چندان ماهرانه ای که در بالا مطرح شد را در تصویر فوق مشاهده می نمایید.

وی در مصاحبه ای اختصاصی با مجله تایم دوباره توضیح داد که تمام این حواشی به خاطر تغییر اخیری است که در زمینه شغلی او شکل گرفته است. اگر چه او کار خود را به عنوان یک عکاس خبری آغاز کرد، شغلی که در آن حقیقت از واجبات است، اما او اینطور میگوید که در طول چند سال گذشته دیگر خود را یک عکاس خبری تلقی نمیکند. مک‌کری معتقد است که یک داستان گوست که از طریق تصویر داستانش را می گوید.

مک‌کری در همین مصاحبه با تایم گفت: «سالهای عکاسی از مناطق جنگی و تنش زا دیگر گذشته اند. به غیر از یک دوره کوتاه در روزنامه ای محلی در پنسیلوانیای امریکا، هرگز کارمند یک روزنامه یا مجله خبری یا هر گونه خبرگزاری دیگری نبوده ام. من همیشه مستقل کار کرده ام».

پروژه های چند سال اخیر مک‌کری اغلب کار های شخصی بوده اند. فاین آرت، خیریه و کارهای تبلیغاتی. در همه حوزه هایی که شاید حتی سنگین ترین ویرایش یا ادیت ها نیز کامل قابل قبول در نظر گرفته شود.

مک‌کری که بخش اعظم شهرتش را مدیون عکس دختر افغان است، حالا دیگر دوران فعالیت هنری اش از چهار دهه تجاوز میکند و صنعت عکاسی تحولات زیادی را در این دوره به خود دیده است. برای اینکه مثالی در رابطه با تغییر استاندارد های اخلاقی در این دوره زده باشد، مک‌کری به عکس روی جلد مجله نشنال جئوگرافی نسخه ماه دسامبر سال ۱۹۸۴ اشاره میکند. عکسی که از مردی در هند، در فصل باران های موسمی گرفته شده بود. طراحان مجله عکس را ادیت و آب را کشیده بودند تا با فرمت عمودی مجله همخوانی پیدا کند.

عکس اصلی مک‌کری روی جلد مجله (تصویر چپ)، و جلد منتشر شده (تصویر راست). مقایسه توسط تایم (Time).

مک‌کری اینطور صحبت هایش را ادامه داد که : آن ادیت نشان داد که یک عکس خوب و تاثیرگذار صرفا به خاطر اینکه افقی گرفته شده است، از طرف مجله رد نمی شود. بعضی ها ممکن است بگویند این کار غلط است اما به نظر من چون صحت و سلامت عکس حفظ شده است کار مناسبی بوده.

سارا لین مدیر بخش عکاسی نشنال جئوگرافی به مجله تایم گفت که آن مطلب مربوط به ۳۲ سال پیش است و کاملا شرایط فرق داشته است و امروزه همچین ادیت هایی ابدا انجام نمی شوند.

اگرچه مک‌کری خودش را یک داستان گو توصیف میکند اما میگوید که در نظر دارد رویه ویرایش عکس هایش را عوض کند، هم به خاطر مخاطبان و هم به خاطر صنعت عکاسی.

وی این طور گفت و گویش را به پایان رساند که: «از این به بعد خود را مستلزم این امر میدانم که صرفا برای ویرایش های کوچک از این نرم افزار ها استفاده کنم، حتی برای عکس هایی که در سفر های شخصی ام میگیرم. با توجه به شرایط پیش آمده، اگرچه فکر میکردم که میتوانم هر کاری با عکس هایی که میگیرم بکنم، از لحاظ زیبایی شناسی و ترکیب بندی عکس، اما حالا دیگر متوجه شده ام که این مسئله چقدر میتواند برای کسانی که فکر میکنند من هنوز یه عکاس خبری ام گیج کننده باشد».

سپاس ویژه از مترجم میهمان: آقای سامان شریعتی (صفحه اینستاگرام)

منبع

برگرفته از: petapixel

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 215 تاريخ : چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت: 2:14

عکاسی سیاه و سفید اگر به خوبی انجام شود، می تواند به برخی از صحنه ها کیفیتی برجسته، بی انتها و ماندگار بخشد. هر عکسی به صورت سیاه و سفید (B&W) جواب نخواهد داد و تنها برخی عکس ها به طور تک رنگ زیبا تر به نظر می رسند. در ادامه این مطلب لنزک ۳ نکته برای ثبت عکس های سیاه و سفید قوی تر و ۳۰ عکس سیاه و سفید زیبا برای الهام شما عزیزان آماده کرده ایم که امیدواریم از تماشای آن ها لذت ببرید.

از نور و سایه به نفع خود استفاده کنید

وقتیکه رنگ غایب باشد، نور و سایه آشکار تر و برجسته تر می شوند. سعی کنید این نکته را به خاطر داشته باشید و از آن به عنوان نقطه قوت عکس خود استفاده کنید. برای مثال، سعی کنید بین تاریکی و روشنایی یک کنتراست یا تضاد قوی ایجاد نمایید. هر چه سایه ها تیره تر باشند، نور شما روشن تر به نظر خواهد رسید.

روی بافت و شکل تمرکز کنید

مانند نور و سایه، بافت (texture) و شکل نیز در عکس های سیاه و سفید اهمیت بیشتری پیدا می کنند. شما دیگر برای هدایت چشم بیننده رنگی در اختیار ندارید، از این رو به منحنی های جالب، اشکال جذاب و بافت چشم گیر نیاز پیدا می کنید.

ظاهری تمیز را هدف قرار دهید

عکس های رنگی پالت وسیعی از رنگ ها و سایه های رنگی دارند، درحالیکه عکس های سیاه و سفید زمانی بهترین ظاهر را دارند که با یک «سیاه» و «سفید» تمیز چشم بیننده را هدایت کنند. در غیر این صورت تنها عکسی با ظاهر مبهم، گرفته و خاکستری رنگ خواهید داشت.

در ادامه از شما عزیزان برای تماشای شماری از عکس های سیاه و سفید زیبا و الهام بخش دعوت می کنیم:

منبع

برگرفته از: thephotoargus

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 3:55

در این مطلب لنزک پدرو کوئینتلا (Pedro Quintela)، عکاس با استعداد و معلم تاریخ، تجربیتاش در زمینه عکس های دارای نورپردازی از پشت (backlighting) را با شما عزیزان به اشتراک خواهد گذاشت. او به شما آموزش خواهد داد چطور بین یک پیکر قابل تشخیص ضدنور (سیلوئت) و یک درخشش طلایی تعادل برقرار سازید و در ساعات طلایی عکس های پرتره خیره کننده ای بگیرید.

در میان تمام تکنیک های عکاسیم، عکس از پشت نورپردازی شده (backlit) باعث می شود من و مدل هایم احساس خاصی پیدا کنیم. نورپردازی از پشت (backlighting) چیست؟ نورپردازی پس زمینه زمانی است که مدل یا سوژه ما بین نور و دوربین قرار می گیرد. به طور کلی، این نورپردازی برای عمق بخشیدن به تصویر، ایجاد درام و حالتی مورد استفاده قرار می گیرد که معمولا توصیف آن با کلمات دشوار است.

من شخصا این کار را انجام می دهم چون عاشق برقراری ارتباط و ایجاد تصاویری هستم که یک داستان برای گفتن دارند. من همیشه می خواهم عمیقا با بینندگان و مخاطبانم ارتباط برقرار کنم. علاوه بر این، این راهی برای استفاده از یکی از مهم ترین نکات عکاسی من است: ساده نگه داشتن صحنه. صرف نظر از این که آن لحظه چقدر دیدنی و جذاب است، این ساده ترین روش برای ماهر شدن نیست. اما در طول سال ها، من برخی از قوانین و نکاتی که می توانند در دستیابی به این مهارت به شما کمک کنند را کشف کرده ام. با صبر و تمرین کافی، شما بر آن تسلط نیز پیدا خواهید کرد.

چرا من عکاسی با نورپردازی از پشت را آغاز کردم

من همیشه نمونه های شگفت انگیزی از این نوع لحظات را می بینم – پرتره های عالی از اشخاص با یک منبع نور بزرگ در پشت سر آنها. این افکت از نظر من مانند یک آهنرباست. اما در اولین تلاشم، عکس هایی که نتیجه گرفتم اصلا مطلوب نبودند. یکی از آن نکات اساسی ای که من یاد گرفتم این است که هیچ وقت مستقیما زیر منبع نور عکس نگیرم؛ که در این مورد، خورشید بود.

با این حال، من واقعا می خواستم یک داستان جالب در تصاویرم به وجود آورم. من می خواهم یک درخشش پُر معنی و خاص ایجاد کنم که تنها نوعی از نور «خاص» می تواند آن را به ارمغان بیاورد. این ظاهر خاص با داشتن خورشید در پس زمینه (پشت سوژه)، و ایجاد یک نور حاشیه ای در اطراف مدل، ایجاد می شود. همچنین، این می تواند یک فضای سه بعدی به تصویر ببخشد که چشم بیننده را به سمت سوژه هدایت می کند. این اثر باعث ایجاد داستان می شود و به راحتی می تواند توجه بیننده را جلب کند.

چگونه عکس های از پشت نورپردازی شده بگیریم

اولین چیزی که باید در مورد آن فکر کنیم، زمانی از روز است که شما در حال عکاسی هستید. توصیه من این است که مدت کوتاهی بعد از طلوع یا قبل غروب آفتاب عکاسی کنید. در طول آن زمان، نور موجود در زاویه پایین تری است. این نور گرم تر و نرم تر است. این کار به شما اجازه می دهد تا یک حالت مناسب را ثبت کنید چون نور می تواند مدل یا سوژه شما را با درخششی که می خواهید در بر گیرد.

پس از آن، به تنظیمات دوربین خود بپردازید. پر استفاده ترین تنظیمات من برای این کار عبارتند از:

مُد نوردهی دستی (M)، چون پتانسیل کامل سنسور را برای به تصویر کشیدن آنچه در ذهن دارید در اختیارتان می گذارد.

فرمت خام یا RAW برای کنترل بهتر در پس پردازش. محدوده دینامیکی به شما اجازه می دهد تا هایلایت ها را مدیریت کرده، و نوردهی و تراز سفیدی را در صورت نیاز تنظیم کنید.

نورسنجی نقطه ای (spot metering) نشانه گرفته شده به سمت سوژه شما. این کار خوانش هر چه دقیق تر را به استثنای قسمت منبع نور پس زمینه ممکن می سازد. همچنین به شما کمک می کند تا تن رنگ پوست بهتری به دست آورید.

شما باید بدانید که کمی نوردهی بیشتر (۳/۲ پله بیشتر برای شروع – جبران نوردهی) کمی جزئیات بیشتری به سوژه شما می دهد. با کاهش نوردهی، یک سیلوئت ایجاد خواهد شد، که در بسیاری از موارد عالی از کار در می آید.

برای جلوگیری از آن اشعه های نور شدید آزار دهنده، از یک سایبان لنز (lens hood) استفاده کنید. شما همچنین می توانید انتخاب کنید که یک اشعه نور (flare) در عکس خود داشته باشید. امروزه، این روند مجبوب تری در هنر عکاسی شده است.

در برخی شرایط، از تکنیک فوکوس و روش ترکیب بندی مجدد استفاده کنید. برای این کار دوربین را روی حالت فوکوس تک عکس (One-Shot AF (Canon)/Single-Servo AF (Nikon)) قرار داده، سپس نقطه فوکوس مرکزی را انتخاب کنید. حال کافیست روی نقطه ای که می خواهید در فوکوس باشد رفته و دکمه شاتر را تا نیمه فشرده و فوکوس کنید، سپس در همین حالت ترکیب بندی مورد نظر را انجام داده و دکمه شاتر را کامل فشار دهید و عکس بگیرید.

اگر نمی خواهید سیلوئت ایجاد کنید و دنبال یک شکل شارپ از سوژه نیستید، دیافراگم های باز تر (f/1.8 تا f/5.6) را با سرعت شاترهای سریع تر ترکیب کنید.

مقادیر ایزو را تا حد امکان در حداقل نگه دارید (۱۰۰ یا ۲۰۰ با توجه به مشخصات دوربین).

من معمولا سعی می کنم از یک لنز سریع استفاده کنم و فواصل کانونی ای که فشرده سازی و بوکه قابل توجهی ایجاد می کنند. من در بین بدنه های فول فریم خودم، ۵۰mm، ۸۵mm، و ۲۰۰mm را ترجیح می دهم. دیافراگم بین f/1.4 و f/4، در یک سنسور کراپ (APS-C) متغیر است. برای محاسبه فاصله کانونی موثر، ضرب کردن فاصله کانونی لنز در ضریب بُرش سنسور را فراموش نکنید (به عنوان مثال، x 1.6 برای کانن، x 1.5 برای نیکون).

بیشتر بخوانید: ضریب بُرش دوربین چیست

کدام موقعیت ها برای عکاسی با نورپردازی از پشت بهتر عمل می کنند؟

به تجربه من، داشتن یک پس زمینه ساده، و نور شدید آفتاب در یک زاویه پایین تر برای شما عالی خواهد بود. از پس زمینه های پیچیده با ارتفاعات پشت سرتان که خورشید را آسان تر از زاویه خورشید در یک مکان پایین تر مسدود می کنند، خودداری کنید. من مکان های بالاتر رو به خورشید، بدون هیچ گونه سازه یا شاخ و برگ در اطراف را ترجیح می دهم. به طور کلی، امکان ایجاد آن بوکه نقاشی مانند و زیبا، با میزان کمی مه و ته رنگ قرمز وجود دارد.

همیشه خورشید با زاویه پایین را انتخاب کنید، چون این کار به شما اجازه می دهد تا مقدار کنتراستی (تضادی) که بین سوژه شما و پس زمینه است را کاهش دهید. سوژه شما باید در موقعیتی که گفته شد قرار گیرد، و قسمت وسیعی از نور خورشید را مسدود کند تا از نور بیش از حد شناور در صحنه شما جلوگیری کند. می دانم که آسان نیست، اما کلید کار در اینجا این است که نقطه ای را پیدا کنید که بین یک پیکر یا شکل قابل تشخیص ضدنور (سیلوئت) و یک درخشش طلایی تعادل برقرار سازید.

از تابش مستقیم خورشید به لنز خود اجتناب کنید. این کار می تواند باعث شود نقطه AF شما در تلاش برای به دست آوردن شرایط مناسب برای دستیابی به فوکوس، گیج شود. همچنین عکس را بیش از حد مات می کند. کلید کار در اینجا برقراری تعادل بین مقدار نور و سایه است.

مثل همیشه – تلاش کنید، تلاش کنید، و تلاش کنید. شما تنها با تجربه قادر به دستیابی به دید و ظاهر خاص خود خواهید شد. هیچ چیزی ارزان یا آسان به دست نمی آید، بنابراین در اولین تلاش خود برای تصاویر نه چندان خوب آماده باشید. فراموش نکنید که در هنگام انجام این کار اوقات خوبی داشته باشید. شخصا، اگر این کار برای من سرگرم کننده نباشد و خوش نگذرانم، یک جای کار می لنگد.

عکاسی خوبی داشته باشید!

صفحه پدرو کوئینتلا (Pedro Quintela) در سایت ۵۰۰px

۵۰۰px.com/PedroQuintela1

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 388 تاريخ : دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت: 0:01

برق چشم چیست و چرا باید آن را در پرتره های خود داشته باشید؟ یک روش بسیار محبوب در عکاسی پرتره به تصویر کشیدن برق چشم (کچ لایت – catch light) در چشمان سوژه شماست. این درخشش به شما کمک خواهد کرد تا توجه بیننده را به سمت چشمان سوژه خود جلب کرده، و آنها را پُر از حس زندگی کنید. در ادامه این مطلب لنزک، ایجاد برق چشم در پرتره های نور طبیعی را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

برای این پرتره، که من اخیرا گرفتم، از نور خورشید در حال غروب برای ایجاد برق چشم استفاده کردم، حتی بدون این که سوژه رو به بالا نگاه کند.

چگونه در پرتره ها برق چشم یا کچ لایت ایجاد کنیم؟

برای ایجاد برق چشم یا کچ لایت، تمام چیزی که شما نیاز دارید یک منبع نور روشن برای منعکس شدن در چشمان سوژه است. این منبع می تواند مصنوعی، مانند یک فلاش، یا طبیعی، مانند نور خورشید باشد. در این مطلب لنزک، بر ایجاد برق چشم در پرتره ها با استفاده از نور طبیعی تمرکز می کنیم.

ایجاد برق چشم – در فضای داخلی

برای ایجاد برق چشم در یک مکان سرپوشیده، تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که مطمئن شوید یک منبع نور قابل مشاهده وجود دارد، که در چشمان سوژه شما منعکس خواهد شد.

سوژه خود را در طول روز نزدیک یک پنجره یا درب باز قرار دهید، و مطمئن شوید که یک خط مستقیم بین منبع نور و سوژه وجود دارد، بدون اشیائی مانند مبلمان که نور را مسدود می کنند. سوژه شما نباید مستقیما به منبع نگاه کند، چون نور آن ممکن است بسیار شدید یا ناراحت کننده باشد. نکته مهم این است که منبع نور باید به صورت یک انعکاس در چشمان سوژه قابل مشاهده باشد.

من نگینای دوست داشتنی را در خانه اش در یک روستای کوچک از مردم کولی، خارج از بخارا در ازبکستان ملاقات کردم. اگرچه او تنها ۱۰ سال داشت؛ مشغله زیادی برای نگهداری از برادران کوچکش، همراه با چند بچه همسایه دیگر داشت. او از من خواست تا عکس او را بگیرم، و من فورا به سمت نگاه خیره او کشیده شدم، و تصمیم گرفتم یک پرتره کلوزآپ از او بگیرم. خانه کاملا تاریک بود، به جز یک پنجره بزرگ، که در یک زاویه ۴۵ درجه با صورت او قرار داشت، که آن برق چشم را در چشمان او ایجاد می کرد.

خوب است بدانید: هرچه سوژه شما به منبع نور (پنجره یا درب باز) نزدیک تر باشد، برق چشم بزرگتر و برجسته تر به نظر می رسد.

از این هم فراتر بروید: به دقت در مورد محل سوژه خود نسبت به منبع نور فکر کنید، چون این کار نه تنها بر اندازه و دید برق چشم در چشمان سوژه تاثیر می گذارد، بلکه کل نور چهره سوژه را نیز کنترل می کند.

ایجاد برق چشم – در فضای باز

برای دستیابی به بهترین نتایج در عکاسی فضای باز، تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که سوژه خود را طوری قرار دهید که به بزرگترین منبع نور – آسمان – نگاه کند. سوژه را مجبور نکنید که به خورشید نگاه کند، حتی برای یک لحظه کوتاه، چون این کار می تواند باعث درد و آسیب رسیدن به چشم های او شود.

یک روش خوب برای این که سوژه شما رو به بالا نگاه کند، این است که خودتان تنها کمی بالاتر از سوژه قرار گیرید. هنگامی که آنها به لنز شما خیره می شوند، آسمان (پشت سر شما) در چشمان آنها منعکس خواهد شد. به همین دلیل است که من بسیاری از پرتره های فضای بازم را با یک زاویه یکسان می گیرم، که کمی بالاتر از سوژه ام است.

در عکس پایین – پرتره پیرمرد – من برای اضافه کردن یک جرقه به آن چشمان فوق العاده به او گفتم که به لنز من نگاه کند، در حالی که خودم کمی بالاتر از او قرار گرفتم، و آسمان زیبا در چشمان او منعکس شد.

خوب است بدانید: در یک روز آفتابی، من توصیه می کنم که سوژه خود را در سایه قرار دهید، چون خیره شدن به آسمان آفتابی ممکن است ناراحت کننده باشد.

مرحله بعدی: چه بخواهید و نخواهید، به طور حتم جدا از آن جرقه نور، تصویر خود شما (عکاس) نیز در چشمان سوژه قابل مشاهده خواهد بود. شما می توانید این واقعیت را به یک پرتره خلاقانه (از سوژه خود) و یک سلف پرتره (از خودتان) در یک قاب تبدیل کنید. فقط فراموش نکنید که دوربین را کمی جا به جا کنید، تا اجازه دهید صورت شما قابل مشاهده باشد.

ایجاد برق چشم – در هنگام استفاده از یک رفلکتور

استفاده از رفلکتور در عکاسی پرتره، روش فوق العاده ای است که می تواند به شما کمک کند تا تقریبا در هر موقعیتی، داخل خانه یا در فضای باز، هوای آفتابی یا ابری، برق چشم ایجاد کنید.

رفلکتورها نه تنها به شما اجازه می دهند تا آن جرقه برق چشم را تقریبا در هر جایی ایجاد کنید؛ بلکه کنترل بسیار بیشتری بر روی شدت، رنگ، و جهت آن جرقه نیز به شما خواهند داد.

یک رفلکتور جیبی نقره ای بهترین ابزار برای کار در این پرتره بود، که در یک بعد از ظهر بسیار گرم در ارمنستان گرفته شد.

بیشتر بخوانید: ۶ نکته درباره استفاده از رفلکتور برای گرفتن عکس های پرتره زیباتر

خوب است بدانید: رفلکتورها در اندازه ها و رنگ های مختلف عرضه می شوند. برای به دست آوردن بهترین نتایج، از یک رفلکتور جیبی کوجک نقره ای استفاده کنید. چرا؟ چون شما به چیز بزرگتر یا سنگین تر نیاز ندارید. آن رفلکتورهای کوچک سلاح انتخابی کاملی برای ایجاد برق چشم در پرتره های کلوزآپ هستند. رفلکتور را درست در زیر چانه سوژه خود قرار دهید. شما می توانید رفلکتور را با دست چپ خود نگه دارید، یا از سوژه بخواهید آن را نگه دارد.

مرحله بعد: اگرچه استفاده از یک رفلکتور نقره ای قابل توجه ترین کچ لایت را به شما خواهد داد، شما می توانید با استفاده از یک رفلکتور طلائی به پرتره گرما بدهید، که نتیجه یک برق چشم طلائی خواهد شد.

ترکیبی از سایه، کمی زاویه دوربین بالاتر، و نگاه خیره رو به بالا به سمت آسمان، به ایجاد برق چشم در پرتره های بالا کمک کرد.

عکس از Dani Diamond

می بینید که چطور چشم ها در این پرتره ها زنده هستند؟ برق چشم یا کچ لایت به اضافه کردن آن جرقه ای که در آنجا می بینید کمک کرد، و بدون آنها پرتره ها چندان زنده و با نشاط به نظر نمی رسیدند.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 199 تاريخ : يکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت: 22:01